امیدواریم مطالب و محصولات ارزشمندی در اختیار شما عزیزان قرار داده باشیم.

search

ویژگیهای کلی کار در عصر جدید


توضیحات کوتاه:

- به نظر بسیاری از افراد کار جسمانی و خسته کننده قسمتی از بهایی است که ساکنان جوامع صنعتی ناچارند در ازای برخورداری از سطح بالای زندگی مادی بپردازند. بعلاوه گفته می ...


توضیحات:

- به نظر بسیاری از افراد کار جسمانی و خسته کننده قسمتی از بهایی است که ساکنان جوامع صنعتی ناچارند در ازای برخورداری از سطح بالای زندگی مادی بپردازند. بعلاوه گفته می شود که این سطوح بالای زندگی فقط از طریق بهره جویی نظام یافته از تکنولوژی ماشین حاصل می شود و آن هم خود مستلزم برخورداری از شیوه های فردگرایانه و بورکراتیک مدیریت و نیز تقسیم پیچیدۀ کار است. نظام سرمایه داری بدین معناست که قسمت اعظم نظام تولیدی در مالکیت بخش خصوصی قرار دارد و غالبا در دست عدۀ قلیلی متمرکز شده و برای کسب سود، سازمان یافته است. کار همانا کار مزدوری است و شاغل در چارچوب بازار کار قرار دارند، جایی که جویندگان کار بایستی به دنبال کارفرمایانی باشند که حاضرند در ازای استفاده از مهارت، دانش یا نیروی بدنی آنها دستمزدی بپردازند. از زمانهای بسیار قدیم تا عصر انقلاب صنعتی پیشه وران یا استادکاران واحد اصلی و سلول اولیه فرآیند کار بوده اند. در هر پیشه ای فرض بر این بود که کارگر بر مجموعه ای از دانش سنتی مسلط است و اسلوب و روش کار را نیز می داند. هر کارگر مجموع اطلاعات مربوط به مواد و شیوه های تولید آن پیشه به خصوص را می دانست و روشهای انجام کار به تشخیص او واگذار می شد. کارگر جسما و روحا ترکیبی از مفهوم و مهارت فیزیکی و تخصصی است. اما در تولید کارخانه ای، در وضعیت اجتماعی همۀ کارگران تغییرات اساسی به وجود آورد و بر مهارتهای پیشه ای و روابط کار اثر عمیقی گذاشت، بدین ترتیب نیروی کار در یک کارگاه یا کارخانه متمرکز و محل زندگی و کار از یکدیگر جدا شد. کارگران بایستی از نظمی که کارفرما اعمال می کرد، یعنی ساعات و سرعت کار منظم تبعیت می کردند و اگر چه از نظر حقوقی آزاد بودند ولی از نظر اقتصادی و اجتماعی وابسته و تابع بودند. نظام تولید کارخانه ای با به صحنه آمدن نیروی ماشین باعث تقسیم گسترده تر کار و تخصص شد. به کارگیری ماشین بدین معنی بود که برای تولید مبالغ عظیمتری از سرمایه ثابت لازم بود. همچنین بیشتر کار کارخانه ای شامل کارهای نیمه ماهرانه و غیرماهرانه و نیز انجام جزئی از کل فرآیند کار شد. در نظام سرمایه داری کنترل نیروی کارگر تا حد یک کالا، پیامد بسیار مهمی دارد. مزد و شرایطی که بقای کارگر بر آن استوار است، از نظر کارفرما هزینه ای است که از منافع او می کاهد و در نتیجه به نفع کارفرماست که در مقابل درخواست افزایش دستمزد و بهبود این اوضاع مقاومت کند. هنگامی که «مهارت قابل فروش» اساس تعیین مزد باشد، دارندگان این مهارتها سعی خواهند کرد شرایط فروش آن را کنترل کنند. این اشخاص باید برای حفظ کمیابی و سودمندی مهارتهای خویش حداکثر تلاش خود را بکنند. در مقابل، به سود سرمایه دار است که از احتیاجش به نیروی کار ماهر بکارد، زیرا مهارت گران قیمت است. کوشش در زمینۀ مهارت زدایی از نیروی کار و کنترل دانشی که برای تولید ضروری است از اواخر قرن نوزدهم شروع شد، ولی در آثار تیلور و مکتب فکری «مدیریت علمی» این کوشش به شکل نوین خود درآمد. تکنیکهایی که او توسعه داد عبارت بود از مطالعه کار با اسلوب صحیح برای پیدا کردن سریعترین و مؤثرترین راه انجام یک امر. او اصرار داشت مسئولیت تصمیم گیری دربارۀ نحوۀ انجام کار باید به عهدۀ مدیران باشد و کارگران فقط وظیفه تبعیت از دستورات را دارند.
- یورمن مدعی است که مدیریت علمی دارای سه اصل اساسی است که امروزه هنوز کاربرد دارد: 1- جدا کردن مهارت کارگران از روند کار، 2-  جدایی طراحی از اجرا یا جدایی کار فکری از کار بدنی، 3- استفادۀ انحصاری از دانش برای کنترل هر مرحله از روند کار و طرز اجرای آن.
- بنابر مکتب روابط انسانی کارگران در مقابله با مدیریت به طور فردی عمل نمی کنند، بلکه به عنوان اعضای گروههای کاری یگانه و یکپارچه که دارای اندیشه هایی دربارۀ حجم کار، سرعت کار و مقولۀ منصفانه بودن است، به مقابله می پردازند. بعلاوه آنها به شیوه های گوناگون در برابر دست اندازی مدیریت به این استراتژی ایستادگی می کنند. این شیوه ها، هم در مقطع تولید و هم در سطح اجتماعی گسترده تر، از طریق اتحادیه های صنفی و احزاب سیاسی عمل می کنند. نظریه روابط انسانی مبتنی بر این اعتقاد است که نگرش و رفتار فردی، متاثر از معیارها و ارزشهای گروهی است و این وسیله ای است که مدیریت می تواند آن را در جهت منافع خود به کار گیرد. طرفداران این مکتب معتقدند که توسعۀ ارتباطات و آموزش مدیران به شیوه ای که بتوانند وفاداری کارگران را جلب کنند، می تواند موانع مصنوعی بین مدیران و کارگران را از میان بردارد. نظریه های مدیریت علمی و روابط انسانی نه تنها از نظر تبیین تجربه کار جامع نیستند، بلکه از نظر آرمانی هم به دلیل توجه سطحی به رابطۀ سرمایه و کارگران مزدبگیر ناقصند.
- مارکس انسان را موجودی بالقوه خلاق می داند که اصل انسانیت و افتراق خود از دیگر حیوانات را به وسیلۀ کار کردن نشان می دهد. او معتقد بود که کارگر صنعتی از خود بیگانه شده است و سرچشمۀ این از خود بیگانگی را ساختار روابط اجتماعی تولید در نظام سرمایه داری می دانست. از نظر مارکس از خودبیگانگی دارای چهار بعد اصلی است: 1- در جامعه سرمایه داری کارگران از محصول کار خود جدا هستند، 2- روند تولید شکسته شده و به اجزا تقسیم می شود و وظایف کاری به صورت امری روزمره، کسل کننده، بی مفهوم، ناقص و بی پاداش در می آید، 3- با تسلط بازار بر روابط اجتماعی، افراد در سطح اجتماع نسبت به هم بیگانه می شوند.
- افراد بشر از همنوعان خود بیگانه می شوند، زیرا کار یدی به صورت شغل در می آید که نه خلاق است و نه احتیاج به تفکر دارد. مارکس از پیشرفت تکنولوژی یا ماشین انتقاد نمی کند. در واقع آنچه او با آن مخالفت می کند ماشین نیست، بلکه روشی است که مطابق آن ماشین در جامعۀ سرمایه داری مورد استفاده قرار می گیرد. ماشین فی نفسه باعث کوتاه شدن زمان کار می شود، ولی بهره برداری سرمایه داران از کار روزانه را بیشتر می کند. همچنین ماشین موجب سبک شدن کار و در عین حال موجب افزایش سرعت آن می شود. ماشین پیروزی انسان بر قوای طبیعت است ولی هنگامی که برای مقاصد سرمایه داری مورد استفاده قرار گیرد، قوای طبیعت را برای برده ساختن انسان به کار می گیرد. ماشین فی نفسه، باعث افزایش ثروت کسانی می شود که با آن کار می کنند، ولی در روابط سرمایه داری باعث فقر آنان می شود.
- بلونر، هر چند اعتقاد دارد که روابط کاری معین به طور عینی ایجاد رضایت می کند، ولی نظر خود را بر این فرض استوار می سازد که این نه روابط اجتماعی تولید در اقتصاد سرمایه داری، بلکه خود تکنولوژی است که باعث از خود بیگانگی می شود. از نظر بلونر از خود بیگانگی دارای چهار بعد است: 1- ناتوانی، 2- بی معنی و مفهوم بودن، 3- انزوا، 4- بیزاری از خود. که ناتوانی خود سه وجه دارد 1- ناتوانی از مالکیت ابزار تولید و کالای تکمیل شده، 2- ناتوانی از نفوذ در سیاستهای مدیریت، 3- ناتوانی از نظارت بر شرایط استخدام و جریان بلافصل و مستقیم کار. بلونر علاوه بر تاکید بر اهمیت تکنولوژی در مورد ایجاد از خود بیگانگی، معتقد است که سه متغیر دیگر هم در این امر تاثیر دارند: 1- تقسیم کار، 2- سازمان اجتماعی صنعت، 3- ساختار اقتصادی که صنعت در آن عمل می کند. بلونر نشان می دهد که گرایشهای عینی به بیگانگی ممکن است به کمک یکپارچگی کار با خانواده، مذهب و زندگی اجتماعی از بین رفته یا تقلیل یابد. از نظر او، تکنولوژی که به احتمال زیاد موجب بیگانگی می شود، تکنولوژی خط تولیدی است مانند کارخانه های خودروسازی.
- ارزش کار مشترک گلد تروپ ولاکوود در رد آن کوششهایی نهفته است که می خواهد منشها و رفتار کار را صرفا به مقتضیات کار منسوب کند. آنها معتقدند که جایگاه کار را نباید در یک سیستم بسته جستجو کرد و کار در خارج از محیط کارخانه و مخصوصا ورای تاثیر تکنولوژی بر وجهه نظرها و رفتار کارگران، باید تبیین شود.
- بنابر اظهارنظر براورمن به طور عینی کاری که پیش روی اکثر مردم در جوامع سرمایه داری است، شدیدا تجزیه شده و شانس کمی برای به آزمون گذاشتن مهارت یا ابتکار در بر داشته و در نهایت فاقد مهارت طلبی است و کاری انحطاط آور به شمار می رود.
- بهتر آن است که ابزارگرایی به مشابۀ نتیجه مورد انتظار سازمان کار نظام سرمایه داری تلقی شود که در آن زنده ماندن و استاندارد زندگی هر فرد به فروش نیروی کار او در بازار آزاد و رقابت و همچنین به میزان چانه زدنهای کارگر با کارفرمای خود، بستگی دارد. میزان انتخاب فرد در این ساختار، ضرورتا بسیار محدود است. به نظر مارکسیستها بیگانگی در ذات مقتضیات عینی و در ساخت جامعه سرمایه داری وجود دارد و این از خودبیگانگی نمی تواند با مطرح کردن مسائل ذهنی، تجربیات و احساساتی که خودشان محصول همان ساخت هستند، اندازه گیری و سنجیده شود. لزومی ندارد که انسان احساس از خودبیگانگی کند تا در آن صورت از خودبیگانه به حساب آید.
- اعتصاب یکی از سلاحهای کارگران در مقابله با کنترل مدیریت و نمایانگر وسعت ستیزه صنعتی است. نمودهای دیگر این ستیزه یا ضعف روابط صنعتی، که از کارگران سر می زند، عبارتند از: غیبت از کار، میزان بالای بازگونگی کار، خرابکاری، دزدی، بی کفایتی، تحدید تولید، اقدام رسمی سیاسی و ... در مقابل، مدیران از حربه های، تعلیق، بستن کارخانه، اخراج، تنبیه، تند کردن آهنگ کار، نظم مستبدانه و اقدام رسمی سیاسی استفاده می کنند. تحقیقات لین و رابرتز حاکی از آن بود که مقامات همیشه با نارضایتی اعتصابات غیررسمی را می پذیرند و در کنار آن دو مسئله مهم را عنوان می کنند: 1- امروزه در جوامع صنعتی، اتحادیه ها بیشتر حکم دستگاهی را دارند که وظیفۀ آن کاهش برخورد بین کارگران و کارفرمایان است، 2- چنین تاکنیکی همیشه موفقیت آمیز نیست و مواقعی پیش خواهد آمد که کارگران خود اهداف دیگری را دنبال کنند.
- معیار مدیریت برای «موفقیت»، کاهش هزینه یا بهبود بهره وری است، در حالی که تاثیر آن بر کارگران اغلب نادیده گرفته می شود.
- منظور از نظریۀ یک قطبی یا «آمیختگی و ترکیب» این است که از تفکیک و تجزیه زندگی به دو بخش کار و فراغت امتناع کنیم و منظور از چندقطبی بودن این است که بر این جدایی تاکید و اصرار ورزیم. پارکر برای کار و فراغت سه الگو تعریف می کند: 1- تداوم یا استمرار: حداقل مشابهت برخی از کارها با فعالیتهای مربوط به فراغت است. فقدان مرزهای شخص بین کار و فراغت از ویژگی های اصلی این الگو محسوب می شوند. مانند امدادگران اجتماعی، تاجران موفق، پزشکان و معلمان. 2- تباین: تعیین مرزهای مشخص این دو قلمرو است. طیق معیارهای بین المللی کار و فراغت شباهتی به یکدیگر ندارند مانند معدنکاران یا کارگران حفاری. 3- تداخل: شامل فعالیتهای اوقات فراغت که عموما با کار تفاوت دارد، اما در این الگو همیشه تفاوت بین کار و فراغت آنقدر نیست که بتوانیم یکی را به دیگری تعریف کنیم. مانند کارمندان عادی یا کارگران نیمه ماهر. پارکر معتقد است الگوی «استمرار» عمدتا به رشد شخصیت منجر می شود، در گروه تداخل به شکل راحت طلب و در گروه تباین به شکل جبران خستگی از کار درآید. الیاس و دانینگ با نظر پارکر که می گوید: «امکان دارد برای بیان ماهیت هر یک از مقولات کار و فراغت تعریف جداگانه ای وجود داشته باشد» مخالفند و معتقدند این دو صرفا در ارتباط با یکدیگر معنای جامعه شناسی کامل خواهند داشت. الیاس و دانینگ در اوقات بیکاری مردم پنج حالت مختلف تشخیص داده اند که عبارتند از: 1- کارهای خصوصی و مدیریت خانوادگی، 2- استراحت، 3- تامین نیازمندیهای زیستی، 4- ارتباط اجتماعی، 5- فعالیتهای مربوط به بازی و سرگرمی. پارکر و همکارانش با کسانی که معتقدند در فراغت، تنها باید تنشها را کاهش داد یا سختیهای کار را جبران کرد هم عقیده نیستند. آنها معتقدند وظیفه اصلی اوقات فراغت، باز گرداندن توان از دست رفتۀ کارگران و ایجاد انگیزه در آنهاست زیرا وقتی افراد از انجام دادن کاری عاجز می مانند احساس خستگی و ناامیدی می کنند.
- در سالهای اخیر شاهد روز افزون شرکتهای بزرگ بین المللی و متراکم شدن بیش از حد آنها بوده ایم، اما به نظر می رسد که این سیاست لزوما در جهت منافع مردم عادی سیر نمی کند، بلکه بیشتر به زیان آنهاست. در واقع این سیاستها در جهت «عقلانی ساختن» هر چه بیشتر نظام سرمایه داری طبق معیارهای خاصی است که به حذف زوائد و محدودیت ریخت و پاشها و افزایش فشار کار و کنترل دقیقتر دستمزدها منجر می شود. تحت تاثیر اوضاع اقتصادی دهه های اخیر که طی آن رشد سریع اقتصادی و اشتغال کم و بیش مکفی جای خود را به رکورد اقتصادی تورم و تنزل اقتصادی داد، انتظار نمی رود که بخواهند با پرداخت دستمزدهای بالا و برنامه های بهبود شغلی نارضایتی کارگران را جبران کنند. لازمۀ تمرکز و تجمع قدرت کارفرمایان، تمرکز مشابه اتحادیه های کارگری است و در نخستین مرحله باید سازمانهای کارگری از وحدت و استحکام بیشتری برخوردار شوند. انگیزه حمایت از اتحادیه ها در بین کارگران دفتری و فنی تمایل آنها به تثبیت پایگاه برتر و متفاوت آنهاست. منظور این است که دگرگونی در محیط کار ممکن است از دگرگونی در ساخت اجتماعی به طور کلی ناشی شود و نیز، اقدام دست جمعی تمامی کارکنان برای ثمر رساندن چنین تغییراتی ضرورت دارد. اما توسعه و گسترش اتحادیه های کارکنان یقه سفید ممکن است خود دلیل ضعف آنها به شمار رود، زیرا در یک اتحادیه وسیع اقدام دسته جمعی و وحدت عمل به آسانی امکان پذیر نیست.

تلخیص از، جامعه شناسی کار و شغل - دکتر غلامعباس توسلی

سایر اطلاعات:
کد مطلب: f2c8e
وضعیت مطلب: فعال
گروه اصلی: آموزشی     زیرگروه: کسب و کار

دفعات بازدید: 25    
محبوبیت: 5   (کمترین=0 و بیشترین=5)    تعداد شرکت کننده در نظر سنجی مجبوبیت: 
تاریخ ثبت: 1402/5/15 ب.ظ 11:26:55


لینک صفحه ی مطلب: https://tadanesh.ir/t?c=f2c8e


هم گروهی ها
بررسی ساختار سازمان: ساختار سازمان،سیستمی متشکل از وظیفه، گزارش دهی، رابطه‌ها و اختیار است که امور سازمان در محدوده آن انجام میشود. ساختار سازمان را می‌توان از سه ...
نگرش‌های کلی به طراحی سازمان بروکراسی ایده آل: واژه بروکراسی با قوانین و روشهای خشک، کاغذ بازی، وقت گذرانی، کندی و عدم کارایی مرتبط می‌باشد. بروکراسی ایده آل و ...
- جمعیت شناسی کار، بیشتر به ساخت شاخصها و پیش روندها و نظایر آن می پردازد، اما جامعه شناسی کار می کوشد تا با استفاده از داده های سرشماری به روابط اجتماعی نهفته در ...
تولید کارخانه ای، حاصل تغییراتی چند در شیوه های ابتدایی تولید بود که مشخص ترین آنها دگرگونی در وضعیت اجتماعی کارگران بود. این دگرگونی در وهلۀ اول به معنی تمرکز ...
- در واقع انسان برای رفع نیازمندی های خود با انسان ها و اشیاء دیگر در رابطه است. بر اثر چنین روابطی نهادها و پدیده های اجتماعی به وجود می آیند، جامعه ساخت پیدا ...
- امور عقلایی سازمان و رفتار سازمانی افراد در چارچوب آن، که در واقع همان تصمیم گیری عقلایی است، عموماً در ارتباط با هدف یا اهداف سازمان است.- تصمیم گیری فرآیندی ...
- اهداف سازمان در واقع اموری هستند که سازمان در راه نیل به آن برنامه ریزی می کند و روش های خاصی را با فراهم آوردن امکانات لازم تدارک می بینند. به عبارت دیگر علت ...
- نظریه های سازمانی را می توان در سه رده طبقه بندی نمود:1- نظریه های کلاسیک2- نظریه های نئوکلاسیک3- نظریه های جدید (سیستم های سازمانی)این سه مکتب نه تنها در ...
- تحولات عظیم فنی و اقتصادی، تولید ماشینی و اقتصاد کارخانه ای را که در حدود نیمه ی اول قرن هجدهم در انگلستان روی داد و تا نیمه ی قرن نوزدهم تمامی اروپا را در بر ...
- سازمان به مفهوم کلی، عبارت است از: روابط منظم افرادی که تحت سلسله مراتب مختلف اداری وظایف مختلف ولی دارای هدف مشترکند که برای نیل به آنها همکاری دارند.- سازمان ...