امیدواریم مطالب و محصولات ارزشمندی در اختیار شما عزیزان قرار داده باشیم.

search

معنای حنیف در قرآن


توضیحات کوتاه:

در قرآن کریم سه لغت آمده است که این سه لغت با توجه به معنا و مفهومی که قرآن درباره دین دارد «فطره الله التی فطر الناس علیها؛ با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته ...


توضیحات:

در قرآن کریم سه لغت آمده است که این سه لغت با توجه به معنا و مفهومی که قرآن درباره دین دارد «فطره الله التی فطر الناس علیها؛ با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است» (روم/ 30) در مورد یک معنا به کار برده شده اند، یعنی مفهومهای مختلفی هستند که مصداق واحد دارند. یکی همین لغت فطره است و دوم لغت صبغه و سوم لغت حنیف. یعنی در مورد دین، هم «فطره الله» گفته شده است، هم صبغه الله و هم للدین حنیفا. در قرآن آمده است: «صبغه الله و من احسن من الله صبغه؛ این است نگارگری الهی و کیست خوش نگارتر از خدا» (بقره/ 138). این لغت نیز بر وزن فعله است. صبغه از همان ماده کلماتی مثل صبغ و صباغ است. صبغ یعنی رنگ کردن، صباغ یعنی رنگرز و صبغه یعنی نوع رنگ زدن، نوع رنگ کرد. رنگ کردن به معنای رنگ زدن نه به معنای فریب دادن.
«صبغه الله» یعنی نوع رنگی که خدا در متن تکوین زده است، یعنی رنگ خدایی. درباره دین آمده است که دین رنگ خدایی است، رنگی است که دست حق در متن تکوین و در متن خلقت، انسان را به آن رنگ، متلون کرده است. قرآن می گوید رنگ، آن رنگی است که خدا در متن خلقت زده است. خداوند در یک آیه دیگر می فرماید: «ما کان ابراهیم یهودیا و لا نصرانیا و لکن کان حنیفا مسلما؛ ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی بلکه موحدی خالص و مسلمان بود و هرگز از مشرکان نبود» (آل عمران/ 67).
قرآن می گوید بشر یک فطرت دارد که آن فطرت دینی است و دین هم اسلام است و اسلام هم یک حقیقت است از آدم تا خاتم. قرآن به ادیان قائل نیست به دین قائل است و به همین دلیل هیچ وقت در قرآن و حدیث دین جمع بسته نشده است چون دین فطرت است، راه است، حقیقتی در سرشت انسان است. انسانها چند گونه آفریده نشده اند. و همه پیغمبران که آمده اند تمام دستورهاشان دستورهایی بر اساس احیاء و بیدار کردن و پرورش دادن حس فطری است. آنچه آنها عرضه می دارند تقاضای همین فطرت انسانی است. فطرت انسانی که چند جور تقاضا ندارد و به همین دلیل قرآن می فرماید آنچه که حضرت نوح (ع) داشته است دین است و نامش اسلام و آنچه که حضرت ابراهیم (ع) داشته دین است و نامش اسلام و آنچه حضرت موسی (ع) و حضرت عیسی (ع) و هر پیغمبر به حقی داشته است دین است و نامش اسلام، این نامهایی که بعدها پیدا می شود انحراف از آن دین اصلی و از آن فطرت اصلی است، و به همین دلیل می فرماید: «ما کان ابراهیم یهودیا و لا نصرانیا و لکن کان حنیفا مسلما؛ ابراهیم نه یهودی بود نه نصرانی ، حنیف بود و مسلم».
نمی خواهد بگوید ابراهیم مثل یکی از مسلمین زمان پیغمبر یعنی از امت پیغمبر آخرالزمان بود، می فرماید یهودیت انحرافی است از اسلام حقیقی، نصرانیت هم انحرافی است از اسلام حقیقی و اسلام یک چیز بیشتر نیست. قرآن می فرماید این رنگ زدنها چه اثری دارد؟! این غسل تعمیدها چه اثری دارد؟! مگر با غسل تعمید هم می شود کسی را که چیزی نیست آنچنانی کرد؟! رنگ زدن آن رنگ زدنی است که دست خلقت در متن آفرینش زده است. می خواهد بفرماید آنچه پیغمبر ما می گوید همان اسلام واقعی و همان فطرت واقعی است، فطرت واقعی یعنی رنگی که خدا در متن خلقت به روح و روان بشر زده است.
حنفا در قرآن آمده: حنفاء جمع حنیف به معنی کسی است که از گمراهی و انحراف به استقامت و اعتدال تمایل پیدا کند، و به تعبیر دیگر بر صراط مستقیم گام بر دارد (زیرا حنف -بر وزن صدف- به معنی تمایل است، و تمایل از هر گونه انحراف نتیجه اش قرار گرفتن بر صراط مستقیم است). و به این ترتیب آیه «حنفاء لله غیر مشرکین به و من یشرک بالله فکأنما خر من السماء فتخطفه الطیر أو تهوی به الریح فی مکان سحیق؛ برنامه و مناسک حج را انجام دهید در حالی که همگی خالص برای خدا باشید و هیچگونه شریکی برای او قائل نشوید، و هر کس شریکی برای خدا قرار دهد گوئی از آسمان سقوط کرده و پرندگان (در وسط هوا) او را می ربایند، و یا تندباد او را به مکان دوری پرتاب می کند!» (حج/ 31).
مساله اخلاص و قصد قربت را به عنوان محرک اصلی در حج و عبادات به طور کلی یادآور می شود، چرا که روح عبادت همان اخلاص است و اخلاص در صورتی است که هیچگونه انگیزه غیر خدائی و شرک در آن نباشد. در حدیثی از امام باقر (ع) می خوانیم در پاسخ سؤال از تفسیر حنیف فرمود: «هی الفطره التی فطر الناس علیها، لا تبدیل لخلق الله؛ حنیف آن فطرت الهی است که مردم را بر آن آفریده و دگرگونی در آفرینش خدا نیست». سپس فرمود: خدا توحید را در سرشت انسانها قرار داده است.
زراره از امام باقر (ع) راجع به «حنفاء لله غیر مشرکین به» و بعد، از حنیفیت سؤال کرد، امام فرمود: «قال فطرهم الله علی المعرفه؛ خدا مردم را بر معرفت خودش مفطور کرده است». بعد امام به داستان ذر اشاره کرد و فرمود: پیغمبر هم فرمود: «کل مولود یولد علی الفطره یعنی علی المعرفه بان الله عز و جل خالقه؛ در فطرت هر کسی این معرفت هست که خداوند ، آفریننده اوست». باز در حدیث دیگر امام باقر (ع) فرمود: «عروه الله الوثقی التوحید، و الصبغه الاسلام». ابن اثیر در ماده حنف گفته است که معنای حنفاء این است که خداوند، انسانها را از معاصی پاک آفریده است: «خلقت عبادی حنفاء ای طاهری الاعضاء من المعاصی و قیل اراد انه خلقهم حنفاء مؤمنین لما اخذ علیهم المیثاق «الست بربکم قالوا بلی»، فلا یوجد احد الا وهو مقربان له ربا وان اشرک به و اختلفوا فیه والحنفاء جمع حنیف وهو المائل الی الاسلام الثابت علیه و الحنیف عند العرب من کان علی دین ابراهیم (ع) و اصل الحنف المیل». خلاصه حرف او این می شود که حنیفیت یعنی میل و گرایش به حقیقت. پس اگر ما بخواهیم لغت حنیف را معنی کنیم معنایش چنین می شود: حق گرا، حقیقت گرا، و یا خداگرا، توحیدگرا. در فطرت انسان حنیفیت هست یعنی در فطرت او حق گرایی و حقیقت گرایی هست.

منابع
مرتضی مطهری- فطرت- صفحه 29-26
ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- ج 14 صفحه 95

سایر اطلاعات:
کد مطلب: tcc5
وضعیت مطلب: فعال
گروه اصلی: مذهبی     زیرگروه: اصول اعتقادی

دفعات بازدید: 5    
محبوبیت: 4   (کمترین=0 و بیشترین=5)    تعداد شرکت کننده در نظر سنجی مجبوبیت: 
تاریخ ثبت: 1401/10/12 ب.ظ 6:32:00


لینک صفحه ی مطلب: https://tadanesh.ir/t?c=tcc5


هم گروهی ها
خداوند در قرآن می فرماید: «الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله ألا بذکر الله تطمئن القلوب؛ آنان که ایمان آورده اند دل هایشان به یاد خداوند آرام گیرد. همانا با یاد ...
آیا در متن دین و متون دینی، پیامها و فرمانهایی که دلالت بر هدایت جمعی انسانها کنند، یعنی به منظور هدایت هیئت اجتماع انسانی و نه فقط افراد انسانی صادر شده باشند، وجود ...
تعریف جامعه شناسی دین وظیفه اساسی جامعه شناسی دین، مطالعه چگونگی تحقق اجتماعی دین و نهادهای دینی و آنگاه بررسی نحوه ارتباط متقابل بین پدیده های دینی و دیگر پدیده ها ...
یکی از آثار و فواید دین، شکوفائی تمدن است زیرا هرجا که دین حضور پیدا کرد تمدن جلوه های بیشتری از خود ارائه کرده است.تعریف دین مراد از دین مکتبی است که از مجموعه عقاید، ...
تسامح و تساهل از منظر غربیان «تسامح و تساهل» در اصطلاح، به معنای عدم مداخله و ممانعت انسان یا اجازه دادن از روی قصد و آگاهی نسبت به اعمال و عقایدی است که مورد پسند و ...
دین و هنر گروه های دینی تأثیر بسیار نیرومندی بر گسترش هنر داشته اند بر اساس نظریات (هاینز ورنر) Heinz werner کلیه مواد و مصالح شاعرانه، تمام صور خیال هیجان انگیز، تمام واژه ...
هنر تعریف کامل هنر (حد تام) مانند تعریف دیگر حقایق مخصوصا حقایق اسرارآمیز درون آدمی (مثل مغز و روح) یا محال است یا حداقل بسیار دشوار. هنر را متشکل از سه قطب یا مرحله ...
رابطه هنر و اخلاق از زمان افلاطون مورد توجه فلاسفه قرار گرفت و زیباشناسی اروپا از رنسانس به این سو، متوجه مناسبت زیبایی با اخلاق و حقیقت شده است و در میان فلاسفه ...
آزادی آزادی از حقوق انسانی است و تبیین آن بر عهده علوم انسانی است و علوم انسانی بدون انسان شناسی مفهومی ندارد. انسان شناسی هم بدون شناخت روح ملکوتی انسان ممکن نیست و ...
ص: 15704 خردورزی می دانیم که خردورزی زیربنای شرایع آسمانی به ویژه شریعت خاتم را تشکیل می دهد؛ ولی گروهی از مسلمانان صدر اسلام که اندیشه های خرافی را از پدران به ارث ...