امیدواریم مطالب و محصولات ارزشمندی در اختیار شما عزیزان قرار داده باشیم.

search

اثرات ایمان بر مبادی رفتار انسان


توضیحات کوتاه:

خداوند در قرآن می فرماید: «الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله ألا بذکر الله تطمئن القلوب؛ آنان که ایمان آورده اند دل هایشان به یاد خداوند آرام گیرد. همانا با یاد ...


توضیحات:

خداوند در قرآن می فرماید: «الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله ألا بذکر الله تطمئن القلوب؛ آنان که ایمان آورده اند دل هایشان به یاد خداوند آرام گیرد. همانا با یاد خداوند دل ها آرام می گیرد.» (رعد/ 28) در فرهنگ غنی اسلام، واژه «ایمان» جایگاه ویژه ای دارد. در متون دینی، هیچ فرقی میان آدمیان به اندازه تفاوت میان مؤمن و غیر مؤمن به رسمیت شناخته نشده است. ایمان مهم ترین گام در حرکت به سوی اخلاق و ارزش های اخلاقی شمرده شده است. بدون شک، ایمان یکی از مهم ترین زیر ساخت هایی است که روند زندگی انسان و تعالی و تکامل انسان را رقم می زند و آدمی را به سر منشأ خیرات می رساند. از این رو، خداوند رمز فلاح و رستگاری را در ایمان معرفی کرده و می فرماید: «قد أفلح المؤمنون؛ قطعا مؤمنان رستگارند.» (مؤمنون/ 1)

تعریف «ایمان»
«ایمان» به معنای سکون، آرامش و ضد خوف و ترس است. منظور از آن، تصدیق و اعتقاد قلبی است، آن گونه اعتقاد و باوری که جان آدمی را از کفر، شرک و بیماری های روحی در امان نگاه دارد (تفسیر المیزان، ج 1، ص 43). در فرهنگ اسلامی، ایمان همان گرایش عقیدتی به خداست که تا عمق دل نفوذ می کند و تمام رفتار، اخلاق و اندیشه های انسان را جهت می بخشد. در این باره، پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «الایمان ما خلص فی القلب و صدقه الاعمال؛ ایمان عقیده خالصی است که در جان و دل ریشه دارد و رفتار انسان آن را تأیید می نماید.» برای تحقق و شکل گیری ایمان در انسان، دو عامل مهم و اساسی مؤثر وجود دارد: یکی بینش و تحصیل شناخت (نسبت به متعلقات ایمان) و دیگری میل و گرایش فطری.
ویژگی های ایمان
با توجه به آیات قرآن کریم، متعلقات ایمان را می توان در توحید، نبوت و معاد خلاصه کرد که اساسی ترین آنها ایمان به «الله» است که اگر جامع و کامل باشد ایمان به دو اصل دیگر را نیز تأمین می کند. ویژگی های ایمان عبارتند از: قلبی بودن، درجه پذیری، اختیاری بودن.
تعریف «مبادی رفتار»
هر رفتار و عملی که از انسان سر می زند مبتنی بر علت ها و مقدماتی است که از آن با عنوان «مبادی رفتار» یاد می شود. به دیگر سخن، می توان گفت: مبدأ رفتار در حقیقت همان علت بروز رفتارهای ویژه است.
جایگاه ایمان در مبادی رفتار
1- تأثیر ایمان بر نفس و قوای آن
ایمان شناخت و معرفتی ویژه به همراه دارد و از این طریق، بر نخستین مرحله بروز رفتار آگاهانه، یعنی شناخت نفسانی، تأثیر می گذارد. بر اساس فرمول (شناخت، شوق، اراده و قوه عمل)، شوق و گرایش انسان، برای به دست آوردن نوعی لذت یا دوری از رنج و المی که به طور طبیعی، غریزی و فطری در نفس وجود دارد، تحت تأثیر این بینش بیدار می شود. این انگیزه و گرایش در صورتی که تقویت شود، اراده و عزم در نفس انسان شدت یافته، به دنبال آن رفتار بروز می نماید. به تعبیر دیگر، نفس انسان و به تعبیر قرآن کریم «قلب» است که جایگاه بینش ها و گرایش های آدمی است و در حقیقت، ایمان، که پیوند این بینش و گرایش است، در نفس انسان که زیربنای همه قوا و رفتارهای انسان است قرار می گیرد و از آنجا رفتارهای مناسب را رهبری می کند.
این تأثیر و تأثر را با توجه به قوای نفسانی می توان این گونه بیان کرد: عقل عملی قوه ای است که کارهای انسانی انجام می دهد، که مهم ترین آن اراده عقلانی است. برخی از امور، که به عقل عملی مربوط می شود، عبارتند از: ایمان، اخلاق، نیت و ارزیابی. شناخت، که مقدمه و شرط اولین ایجاد ایمان در انسان است. در عقل نظری انسان به وجود می آید. به خاطر ارتباط ژرفی که بین عقل عملی و عقل نظری انسان وجود دارد و تحت تأثیر عواملی مانند توجه و تکرار و شکوفا شدن بینش و رشد روحی و روانی انسان، این شناخت تبدیل به ایمان و به تدریج با مراقبت های فکری، عاطفی، رفتاری تبدیل به ایمان راسخ می شود. از سوی دیگر، به خاطر تعاملی که بین نفس حیوانی و قوای آن با نفس انسانی وجود دارد، ایمان بر قوای محرکه و عامله انسان تأثیر می گذارد و از این طریق، قوای شوقیه و غضبیه، مدرکه ظاهری و باطنی انسان را بر اساس ولایت تشریعی و تکوینی که دارد، هدایت می کند، تا جایی که می توان به صراحت گفت: چشم انسان و لمس انسان و خیال انسان نیز بر اساس این ایمان و نگرش جهت گیری می کنند; چشم انسان نظر نمی افکند، جز به آنچه ایمان هدایت و جهت می دهد، خیال انسان نمی رود، مگر به آنجا که ایمان او می پذیرد. البته نفس ناطقه انسان با سایر قوا تعامل دارد و اگر حکومت در دست عقل انسان نباشد، سایر قوای انسانی بر نفس ناطقه و قوای آن تأثیر می گذارند.
2- تأثیر ایمان بر صفات
ایمان بینش ویژه ای از خالق و مخلوقات و ارتباط انسان با موجودات عالم ارائه می نماید. این بینش و گرایش درونی زمینه ساز رفتارهای انسان در ارتباط با خداوند و ارتباط انسان با خود و دیگران می شود. به دنبال تکرار این رفتارها در موقعیت های مشابه، ملکات انسان شکل می گیرد. در صورتی که انسان نسبت به افعال الهی، که جلوه هایی از صفات الهی هستند، شناخت و ادراک پیدا کند، آثار ویژه ای در دل و روان و در عمل و رفتار وی پدید می آید و چون افعال الهی چهره های گوناگونی دارند، به این معنا که مفاهیم گوناگونی از آنها انتزاع می شود، با زمینه های گوناگون روحی انسان ارتباط پیدا می کند و به تناسب آنها، صفات و افعال اخلاقی متعددی با درک عظمت الهی به وجود می آید.
برخی صفات تحت تأثیر معرفت و شناخت انسان از عظمت خداوند به دست می آید. آنگاه که انسان عظمت خداوند را به اندازه ظرفیت وجودی خویش درک کرد، این درک حالت خاصی برای انسان به وجود می آورد که از آن به «اخبات» تعبیر می شود. درک عظمت الهی در انسان حالت خضوع و خشوع ایجاد می کند و به دنبال آن، میل به پرستش، که فطری انسان است، در قالب رفتارهای عبادی خاص مثل نماز و رکوع و سجود به وجود می آید. درک عظمت خداوند و میل فردی برای خضوع و خشوع در برابر یک عظمت، انسان را به عبودیت می کشد و به دنبال این خشیت، آدمی به تضرع و استکانت روی می آورد. درک کمالات بی نهایت الهی و رحمت و رأفت او در انسان حالت عشق و محبت ایجاد می کند. اگر بدانیم که خداوند به ما نعمت های فراوان داده است، این آگاهی با میل فطری بر شکرگزاری از منعم، حالت سپاس گزاری نسبت به خداوند را در ما ایجاد می کند و بر پرستش او می افزاید (محمدتقی مصباح، اخلاق در قرآن، ج 1، ص 350-420) معرفت به این حقیقت، که خداوند می تواند در دنیا و آخرت ما را از نعمت ها بهره مند یا محروم سازد، حالت خوف و رجا را در ما بر می انگیزد و شناخت قدرت و توانایی و درک ضعف و ناتوانی خویش روحیه توکل به قدرت لایزال را در انسان بر می انگیزد. درک این واقعیت، که نحوه ارتباط انسان با خداوند، دیگران، خود و طبیعت در تکامل روح او تأثیر دارد و هرچه انسان در این جهان بکارد، می درود، عاملی مهم در ایجاد رفتارها و صفات ارزنده در اوست.
3 تأثیر ایمان بر تمایلات
گفته شد که نفس انسان دارای سه سطح آگاهی، قدرت و محبت است و تمایلات گوناگون انسان از این سه ناشی می شود. گرایش ها و تمایلات انسان گرچه رشد فطری دارند، ولی شکل گرفتن و جهت یابی آنها، در گرو عامل دیگری است. این عامل یا «شناخت ایمانی» است و یا «اندیشه های مادی گرایانه و سودجویانه». «ایمان» شناخت و گرایش های ما را تحت تأثیر قرار می دهد و به آنها جهت خاص می بخشد. اگر انسان حب به بقا دارد، شناخت ایمانی در برابر دیدگان ما حیاتی جاودان و با سعادت ترسیم می کند که رسیدن به آن با رفتارهای ایمانی حاصل می شود. اگر در طریق ادراک حقیقت و معرفت حقیقت، نفس به این نتیجه رسید که حقیقت نفس چیزی جز حقیقت مادی بدن نیست، زندگی انسان در همین حیات دنیوی او خلاصه می شود و پس از مرگ انسان و متلاشی شدن جسم او، دیگر هیچ گونه زندگی و موجودیتی ندارد، مسلما در این صورت، غریزه حب بقا، جلوه خاص و نمود متناسب با این معرفت دارد و اگر درباره انسان و جهان به شناختی عمیق تر رسید و تشخیص او به اینجا منتهی شد که این زندگی دنیوی در واقع، مرحله گذار است و نسبت به زندگی واقعی و آخرتی وی جنبه مقدماتی دارد، در این صورت، به این زندگی تعلق پیدا نمی کند، بلکه توجه او بیشتر جلب مراحل بالاتر می شود و به کارهایی که برای آخرت و آینده اش مفیدتر است، می پردازد.
ایمان همچنین تمایلات کمال خواهانه انسان را تحت تأثیر قرار می دهد. همان گونه که گفته شد، کمال طلبی دو شعبه عمده دارد: یکی «قدرت طلبی» است. قدرت، که یکی از سه چهره هرم نفس است، چهره های گوناگونی (بدنی، اقتصادی، سیاسی و دنیوی) دارد. شناخت ایمانی قدرت نفس و روح آدمی را شعاعی از قدرت الهی معرفی می کند، به گونه ای که می تواند تحت تأثیر قدرت الهی، با انجام عبادات و ریاضت های مشروع، از قدرت الهی بهره مند شود و کارهایی خداگونه انجام دهد. دومین جلوه کمال خواهی انسان «حقیقت جویی، علم دوستی و آگاهی طلبی» است. همان گونه که گفته شد، علم و آگاهی از جمله جهت های نفس است. حقیقت طلبی در انسان ذاتی است و ریشه فطری دارد. اما رفتن به دنبال مصادیق و موارد گوناگون حقیقت، بستگی به یک شناخت قبلی دارد. شناخت ایمانی، که برای انسان به وجود آمده است، روح حقیقت طلبی فطری انسان را به جهت خاصی هدایت می کند و در مواد و موضوعات خاصی به فعلیت می رساند. یک مسلمان بر اساس اعتقاد توحیدی و جهان بینی اسلامی خود، حقایقی را دنبال می کند و به دنبال نوعی شناخت می رود که علاوه بر فطرت حقیقت طلبی او، حس خداپرستی وی را نیز اقناع کند. شناخت ایمانی قدرت نفس و روح آدمی را شعاعی از قدرت الهی معرفی می کند، به گونه ای که می تواند تحت تأثیر قدرت الهی با انجام عبادات و ریاضت های مشروع، از قدرت الهی بهره مند شود و کارهایی خداگونه کند. ایمان کمال خواهی و حقیقت جویی انسان را در مواد و موضوعات خاصی به فعلیت می رساند. یک مسلمان بر اساس اعتقاد توحیدی و جهان بینی اسلامی خود، حقایقی را دنبال می کند و به دنبال نوعی از شناخت می رود که علاوه بر فطرت حقیقت طلبی او، حس خداپرستی وی را نیز اقناع کند.
ایمان، تمایلات لذت جویانه و سعادت خواهانه انسان را نیز جهت خاص می بخشد. بینش خاصی که از طریق شناخت های ایمانی حاصل شده است، بر شیوه ارضای غرایز تأثیر می گذارد، تا آنجا که حتی خورد و خوراک خود را به خاطر تقرب الی الله و انجام عبادت خداوند انجام می دهد و گاه انسان برای رضای خداوند، از نیاز خود نیز چشم می پوشد و ایثار می نماید و دیگر نیازمندان را بر خود مقدم می دارد. جمال دوستی انسان را به زیبایی عرفانی و زیبا دیدن همه هستی می کشاند و عواطف انسان و انفعالات را نیز به سوی رضای الهی جهت می بخشد. در حقیقت، انسان مؤمن خشمگین نمی شود، مگر برای رضا خدا و نیز خشنود نمی شود مگر بر اساس خشنودی خداوند. (همان، ج 2، ص 13-68)
نتیجه گیری
جایگاه ایمان نفس و قلب آدمی است. در قلب، بینش ها، گرایش ها، نگرش ها، منش ها، صفات و انگیزه های انسان شکل می گیرد. ساز و کار این تأثیر و تأثر به گونه ای است که ایمان به مبدأ و معاد در رأس حالات و گرایش های فرد قرار می گیرد و از این طریق، بر رده های دیگر اثر می گذارد. انسان بر اساس ایمان، از حالات روان شناختی خاصی مثل توکل، امید، ایثار و سرور برخوردار می شود و به هدف زندگی بینش خاصی پیدا می کند. اینها نیز به نوبه خود، تعیین کننده نگرش های اعتقادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی خواهند بود. با استفاده از همین نگرش ها، به شغل، غریزه جنسی، ازدواج، تحصیل، آزادی، خوردن و آشامیدن، لباس و مسکن و مرکب، زینت، جمال، مال، فرزند، عواطف و احساسات (خشم و خشنودی، غم و شادی، ترس و امنیت، یأس و امید) رفتار متناسبی از خود نشان می دهد. بنابراین، با توجه به نقشی که ایمان در زیرساخت های رفتار انسان دارد، باید در تربیت دینی و ایمان جامعه اسلامی کوشید و بر ایمان، که منشأ رفتارهای دینی است، تأکید و آن را از آسیب ها پاس داری کرد.
بنابر این ساز و کار این تأثیر و تأثر را می توان چنین تبیین کرد: چون ایمان ترکیبی از شناخت و گرایش است و جایگاه آن نفس (قلب) انسان است، از این طریق شوق و اراده انسان را جهت داده و در نتیجه، رفتاری متناسب با خود را بروز می دهد. ایمان بینش ویژه ای از خالق و مخلوق و ارتباط انسان با موجودات عالم ارائه می نماید. این بینش و گرایش های درونی هر کدام زمینه ساز رفتارهای انسان در ارتباط با خداوند و ارتباط انسان با خود و دیگران می شوند. به دنبال تکرار این رفتارها در موقعیت های مشابه، ملکات و صفات انسان شکل می گیرد. هرچند حقیقت طلبی و تمایلات لذت جویانه و سعادت خواهانه در انسان ذاتی است و ریشه فطری دارد، اما شناخت ایمانی آنها را به سمت و سوی خاصی هدایت می کند و بر شیوه ارضای غرایز تأثیر می گذارد. حتی خورد و خوراک انسان را به سوی تقرب الی الله و انجام عبادت خداوند سوق می دهد.
در یک کلام، می توان گفت: به دنبال معارفی که وحی در اختیار بشر گذاشته، حد و مرزهای رفتاری و اجتماعی انسان مشخص شده است و با توجه به ایمانی که انسان به خداوند و نبوت دارد و به اعتقادی که درباره ارتباط رفتارهای این دنیا با سعادت این جهان و آن جهان دارد، می کوشد به دستورهای دین عمل کند و گرایش های خود را شکل ایمانی ببخشد. خوردن و آشامیدن، غریزه جنسی و ازدواج، لباس و مسکن و مرکب، گرایش به زینت و جمال، گرایش به مال و فرزند، عواطف و احساسات (ترس و خشم و خشنودی، غم و شادی، ترس، امنیت، یأس و امید) همه از این بینش ایمانی تأثیر می پذیرد.

منابع
سید محمدرضا موسوی نسب- مجله معرفت شماره 104- مقاله ایمان و تأثیر آن بر مبادی رفتار

سایر اطلاعات:
کد مطلب: tcda
وضعیت مطلب: فعال
گروه اصلی: مذهبی     زیرگروه: اصول اعتقادی

دفعات بازدید: 5    
محبوبیت: 4   (کمترین=0 و بیشترین=5)    تعداد شرکت کننده در نظر سنجی مجبوبیت: 
تاریخ ثبت: 1401/10/12 ب.ظ 6:42:30


لینک صفحه ی مطلب: https://tadanesh.ir/t?c=tcda


هم گروهی ها
آیا در متن دین و متون دینی، پیامها و فرمانهایی که دلالت بر هدایت جمعی انسانها کنند، یعنی به منظور هدایت هیئت اجتماع انسانی و نه فقط افراد انسانی صادر شده باشند، وجود ...
تعریف جامعه شناسی دین وظیفه اساسی جامعه شناسی دین، مطالعه چگونگی تحقق اجتماعی دین و نهادهای دینی و آنگاه بررسی نحوه ارتباط متقابل بین پدیده های دینی و دیگر پدیده ها ...
یکی از آثار و فواید دین، شکوفائی تمدن است زیرا هرجا که دین حضور پیدا کرد تمدن جلوه های بیشتری از خود ارائه کرده است.تعریف دین مراد از دین مکتبی است که از مجموعه عقاید، ...
تسامح و تساهل از منظر غربیان «تسامح و تساهل» در اصطلاح، به معنای عدم مداخله و ممانعت انسان یا اجازه دادن از روی قصد و آگاهی نسبت به اعمال و عقایدی است که مورد پسند و ...
دین و هنر گروه های دینی تأثیر بسیار نیرومندی بر گسترش هنر داشته اند بر اساس نظریات (هاینز ورنر) Heinz werner کلیه مواد و مصالح شاعرانه، تمام صور خیال هیجان انگیز، تمام واژه ...
هنر تعریف کامل هنر (حد تام) مانند تعریف دیگر حقایق مخصوصا حقایق اسرارآمیز درون آدمی (مثل مغز و روح) یا محال است یا حداقل بسیار دشوار. هنر را متشکل از سه قطب یا مرحله ...
رابطه هنر و اخلاق از زمان افلاطون مورد توجه فلاسفه قرار گرفت و زیباشناسی اروپا از رنسانس به این سو، متوجه مناسبت زیبایی با اخلاق و حقیقت شده است و در میان فلاسفه ...
آزادی آزادی از حقوق انسانی است و تبیین آن بر عهده علوم انسانی است و علوم انسانی بدون انسان شناسی مفهومی ندارد. انسان شناسی هم بدون شناخت روح ملکوتی انسان ممکن نیست و ...
ص: 15704 خردورزی می دانیم که خردورزی زیربنای شرایع آسمانی به ویژه شریعت خاتم را تشکیل می دهد؛ ولی گروهی از مسلمانان صدر اسلام که اندیشه های خرافی را از پدران به ارث ...
نگاهی به رخدادهای سیاسی کنونی، نشانگر معضلات و کاستی هایی است که بشر معاصر از آن در رنج است. تأمل در بحران های سیاسی- اجتماعی نظام جهانی حکایتگر آن است که بشر به رغم ...