امیدواریم مطالب و محصولات ارزشمندی در اختیار شما عزیزان قرار داده باشیم.

search

روشها و اصول مدیریت اسلامی


توضیحات کوتاه:

بخش اول: اصول مدیریت اسلامی از دیدگاه صاحب نظراناصول مدیریت اسلامی در قرآن کریم، احادیث و روایات پیامبر اکرم(ص) و ائمه‌ی اطهار بویژه نهج‌البلاغه و سیره‌ی این ...


توضیحات:

بخش اول: اصول مدیریت اسلامی از دیدگاه صاحب نظران
اصول مدیریت اسلامی در قرآن کریم، احادیث و روایات پیامبر اکرم(ص) و ائمه‌ی اطهار بویژه نهج‌البلاغه و سیره‌ی این بزرگان باید جستجو کرد، دانشمندان اسلامی هر کدام با توجه به این منابع اصولی را برشمردند:

محمد ری شهری چهار اصل را به عنوان اصول مدیریت اسلامی به شرح زیر بیان می‌کند:

1. سعه‌ی صدر
2. آسان شدن کارها
3. رسایی سخن
4. معاون شایسته

شهید بهشتی اصول مدیریت اسلامی را چنین برشمردند:

1. خود گردانی بر اساس معیارهای اسلامی
2. ایمان مردم به زمامداران
3. اول باید افراد عادل صدیق پیدا کرد، بعد کار بدانها سپرد
4. مکتب اسلامی در پی جذب و پرورش و رشد دادن به همه‌ی انسانهاست.
5. مراقبت پیگیرو مستمر مسئولان در عین اعتماد به زیر دستان
6. دستگاه مدیریت جامعه‌ی اسلامی، یک مجموعه‌ی یکپارچه است.

نقی پور اصول مدیریت را به شرح زیر بیان می‌کند:
1. اصل عدم تقدم بر خدا و رسول
2. اصل آخرت گرایی
3. اصل وحدت و هماهنگی

امامت الهی محور اساس وحدت است. شناخت و تبعیت از امام معصوم شرط اساسی دیا‌نت است. حوزه‌های وحدت این چنین نام برده شده اند:

* وحدت در قانون و اجرای آن
* وحدت در رهبری
* وحدت در عمل
* وحدت در تعامل و مقصود، انجام و هماهنگی در عمل، میان سلسله مراتب مدیریت و زیر مجموعه آن و زیر مجموعه با یکدیگر است.
* وحدت در روش
* وحدت در جهت و هدف

4. اعمال مدیریت بر اساس اختیار نیروها
5. اعمال مدیریت بر اساس بصیرت نیروها

انواع بصیرت عبارتست از:
1.‌ بصیرت خدا  2.‌ بصیرت طبیعی   3.‌بصیرت کتب آسمانی    4.‌بصیرت انسانی

فاضلی اصول سیاستگذاری و مدیریت اسلامی را در اصول ثابت و متغیر تقسیم بندی کرده است؛ منظور از اصول ثابت در هر مورد بایدها و نبایدها و ضوابطی است که همواره پایدار و غیر متغیر بوده و گذشت و تصورات زمان در زوال حسن و قبح آن تأثیر نگذارده است، ولی اصول متغیر با تحولات و شرایط زمان و مکان متحول می‌گردد. و به شکل خاصی بستگی ندارد با پیشرفتهای زمان و مکان همراه و همگام است ؛ منظور پیشرفتهایی است که از تمایلات عالی بشری و تحقیقات بی‌غرضانه محققان نشأت گرفته باشد.

از نظر مدیریت اسلامی اصولاً انگیزه‌هایی کار ساز است که دارای سه ویژگی زیر باشد:

1. قدرت زیاد بطوری که بتواند با موانع مبارزه کند و در برابر آنها بایستد
2. تداوم به صورتی که در دراز مدت سستی نگیرد و در برابر مشکلات طولانی زانو نزند.
3. روح انسان را به هنگام کمبود‌ها و ناکامیها سیراب کند و خلأ روانی را پر نماید و به فعالیت مجدد باز گرداند.
بخش دوم: برنامه‌ریزی
از اساسی‌ترین اصول مدیریت اصل برنامه‌ریزی است. زیرا مدیریت چیزی جز کار براساس برنامه‌ریزی نیست. در نهج‌البلاغه چنین می‌خوانیم که مؤمن باید شبانه روز خود را به سه بخش تقسیم کند؛ زمانی برای نیایش و عبادت پروردگار، زمانی برای تأمین هزینه‌ی زندگی، و زمانی برای واداشتن نفس به لذتهایی که حلال و مایه‌ی زیبایی است.

تعاریف برنامه‌ریزی:
برنامه‌ریزی؛ یعنی تدوین و تعیین فعالیتهایی که باید در محدوده‌ی راهها و در چارچوب روشهای مشخص شده انجام پذیرد. در کل برنامه‌ریزی؛ یعنی، پیش‌بینی یا شرح مجموعه عملیاتی که باید انجام شود تا هدفهای مورد نظر را تأمین کند. یا به عبارت دیگر؛ برنامه‌ریزی متضمن تعیین هدفها و مقاصد سازمان و تهیه‌ی نقشه و برنامه‌ی کار است. در واقع برنامه‌ها نشان می‌دهند که هدفها چگونه باید تحقق یابند.

اسلام و برنامه‌ریزی:
اسلام چیزی جز یک برنامه‌ی کامل نیست که از طرف برنامه‌ریزی چون خداوند عالمیان برای به سعادت رساندن انسان ریخته شده است. آینده نگری یکی از ویژگیهای دین مبین اسلام است و مسلمانان را به آن مجهز می‌سازد.حضرت علی‌(ع) نگرش به آینده را یکی از خصلتهای انسان مؤمن می‌داند و می‌فرمایند: آینده نگری جزء معتقدات مسلمانان محسوب می‌شود که در اینجا به دو نمونه اشاره می‌کنیم:

الف) انتظار فرج: اعتقاد به آینده‌ای درخشان و فضای معطر که در آن ظلم و ستم نباشد و یک اندیشه‌ی الهی جهان را فراگیرد. که پیامبر اکرم(ص) چنین بینشی را برترین عبادتها می‌داند.

ب) آخرت نگری:یکی دیگر از خصوصیات اسلامی این است که جهان‌بینی انسان را محدود به این جهان نمی‌کند، بلکه عالم آخرت که هم کاملتر و هم وسیعتر و هم مجهز تر است در جهان‌بینی او وارد می‌کند.

اهمیت برنامه‌ریزی:
برنامه ریزی به عنوان مشخص کردن طرح کار و نقشه برای حرکتهای آینده دارای اهمیت است. بطوری که حضرت علی(ع) می‌فرمایند:«أمارات الدول إنشاء الحیل» یعنی، بقای دولتها مربوط به برنامه‌ریزی و چاره اندیشی در امور است. دولتمردان و حاکمانی که قدرت برنامه‌ریزی دارند موفق خواهند بود.

فواید برنامه‌ریزی:
1.‌ مانع ندامت: مدیری که قبل از شروع کار برنامه‌ریزی کند و با دید مشخصی وارد کار شود و هدفی را دنبال کند و نسبت به آینده‌ی طرح‌ها هم دید روشنی داشته باشد و نسبت به آینده آکاه باشد باعث می‌شود آرامش خاطر داشته باشد و برای ادامه‌ی کارها انگیزه پیدا کند. مدام به فکر این نیست که احتمال دارد شکست بخورم، در واقع از عملکرد خود پشیمان نیست. در این مورد حضرت علی(ع) می‌فرمایند:« آینده نگری قبل از شروع کار تو را از پشیمانی ایمن می‌سازد.»
2.‌ حلال مشکلات: کسانی که قبل از انجام کارها چاره اندیشی می‌کنند باعث می‌شود کمتر دچار مشکل شوند چون احتمال وقوع مشکلات را داده‌اند و سعی کرده‌اند به دنبال راه‌حلی برای آن مشکلات باشند؛ ولی کسی که بدون برنامه و چاره‌اندیشی کاری را شروع کند در میانه‌ی راه به مشکلاتی برمی‌خورد که اصلاً آنها را پیش‌بینی نکرده است.حضرت علی(ع) می‌فرمایند: «کسی که در چاره اندیشی کوتاهی کرد، شداید او را از پا در خواهند آورد»
3.‌ استفاده‌ی بهتر از امکانات: زمانی که مدیر، برنامه‌ریزی صحیح و ظریف داشته باشد می‌تواند از امکانات نیز بهترین استفاده را برد و یا حتی اگر از نظر امکانات در تنگنا باشد به خوبی فکر می‌کند و سعی می‌کند با برنامه‌ریزی درست از امکانات استفاده کند بطوری که با کمبود یا مشکلی مواجه نشود. در حالی که مدیری که توانایی مدیریت ندارد زمانی که به او اعتراض می‌کنند تمام مشکلات را ناشی از کمبود امکانات می‌داند و خود را از تقصیرات مبرا می‌داند. در این باره حضرت علی(ع) می‌فرمایند: «ظرافت و دقت در برنامه‌ریزی بهتر از امکانات است»

لوازم برنامه‌ریزی:
الف) اعتقاد به امکان حل مشکل: در هنگام برنامه‌ریزی، مدیر باید اول فکر را آزاد کرده و هر گونه یأس و ناامیدی را از خود دور نموده و باور داشته باشد که برای هر مشکل یک راه حل وجود دارد و بعد با توجه به این موارد می‌تواند یک برنامه ریزی درست داشته باشد، در این مورد روایتی از امام علی (ع) نقل شده است که :« برای هر چیزی چاره‌ای وجود دارد»
ب) استفاده از روند گذشته: زمانی که فرد فهمید که می‌تواند برنامه‌ریزی کند و امکان حل مشکل وجود دارد، باید با اطلاعات و تجربیات گذشتگان، تجربه کسب کند چرا که فردی که تجربه ندارد احتمال دارد که خیلی زود فریب خورده، دچار لغزش شود.
ج) تفکر: فکر و اندیشه است که که راه رسیدن به اهداف سازمانی را با توجه به اطلاعات صحیح نشان می‌دهد. یکسری از مدیران فقط به موارد محدودی فکر می‌کنند، در حالی که باید برای حل مشکلات یا برای رسیدن به هدف مورد نظر، طرحهای جدید ارائه دهند. در این مورد حضرت علی(ع) می‌فرمایند : « راهیابی و چاره اندیشی ثمره‌ی فکر کردن است»

ارکان برنامه‌ریزی:
الف) اهداف
ب) پیش‌بینی راهکارها( فرایندی که دستیابی به هدف را ممکن می‌سازد)

اهداف:
اساسی‌ترین اهداف مدیران مؤمن در چارچوب نظام اسلامی به دو دسته تقسیم می‌شوند؛ اهداف الهی و سازمانی.

اهداف الهی:
منظور از هدفهای الهی همان هدفهای ارزشمندی است که  پیامبران و ائمه‌ی اطهار و یا شهیدان و یا حتی انسانهای پارسا برای احیای آنها زحمات بسیاری کشیدند. مهمترین مباحث در بحث اهداف الهی عبارتند از:
1. هدایت انسان به پرستش خداوند یکتا
2. دوری از طاغوت
3. تعلیم کتاب و حکمت
4. تزکیه
5. قیام به قسط

زمینه‌های تحقق اهداف اهداف مدیریت اسلامی:
* تدوین استراتژی، سیاست، خط مشی در قالب قانون اساسی و قوانین عادی، این قوانین باید در چارچوب احکام شرع مقدس اسلام باشند.
* انتخاب و انتساب مسئولین شایسته، متدین، مدیر، مدبرو متقی بطوری که کاملاً به احکام اسلامی اعتقاد داشته و با سلامت کامل در جهت تحقق اهداف نظام حرکت کنند .
* آموزش مسئولین: یکی از اقدامات نظام مدیریت اسلامی آموزش عقیدتی و مهارتی به مدیران و زیر مجموعه‌ی سازمانی است.
* گرفتن بازخورد: یکی دیگر از وظایف سیستم مدیریت اسلامی، نظارت و کنترل زیر مجموعه است که از دو مکانیزم خود کنترلی (تقوا) و کنترل بیرونی استفاده می‌کند.
* پیش‌بینی روش: امام علی(ع) می‌فرمایند:« داناترین مردم کسی است که آینده را بهتر ببیند.»
بخش سوم: انگیزش
یک عامل درونی که انسان را وادار به حرکت و تلاش در جهت رسیدن به هدف یا اهداف خاص می‌نماید، ایجاد انگیزش است.نباید انگیزه را با هدف یکی دانست چون هدف یک عامل خارجی است و انگیزه یک عامل درونی. انسان دارای نیازهای متفاوتی است و انگیزه‌ها خاستگاه نیازها هستند.

نیازهای اساسی انسان:
1. نیازهای فیزیولوژیکی(زیستی- حیات)
2. نیازهای ایمنی و امنیت
3. نیازهای اجتماعی
4. نیاز به عزت و احترام: الف)نیاز به قدرت  ب)نیاز به احترام   ج) نیاز به دانش اندوزی   د) نیاز به جمال و زیباشناسی
5. نیاز به خود شناسی:
«هرکس خود را شناخت خدای خود را شناخته است» به عبارت دیگر خود شناسی مقدمه‌ی خداشناسی است و هرگاه انسان خود را بشناسد خدای خود را خواهد شناخت؛ یعنی انسان باید وضع دستگاه گیرنده‌ی فکری خود را بشناسد، باید ضعفها، نقصها و مقصود خود را بشناسد تا آنگاه خدای خویش را به کمال و قدرت لایتناهی بشناسد.

از بررسی نیازها در اسلام نتیجه‌های زیر بدست می‌آید:
1. در اسلام نیازها سلسله مراتب ندارد و رفتار انسان در هر لحظه تابع نیازهای متعددی است
2. نیازهای فیزیولوژیکی بوسیله‌ی منع اسراف و نیز ارزش دادن به ایثلر محدود می‌شود
3. ترس و خوف به عنوان یک عامل انگیزشی تنها در ارتباط با خداوند مطرح است
4. نیازهای اجتماعی در اسلام مورد عنایت است، اما رحمت و مهربانی خاص مبنای رابطه‌ی بین مؤمنان است و از دیدگاه اسلام پیمان اخوت و برادری فقط میان اهل ایمان برقرار و پایدار است.
5. در مواردی که جمع بر باطل است، به هوسهای جمعی-که در واقع نیازهای کاذبند – نباید اعتنا کرد
6. نیاز به احترام، قوی‌ترین نیاز در وجود آدمی است چه در بعد قدرت، و چه در بعد عزت نفس و احترام به خویشتن و احترام به دیگران.
7. با ارضای نیاز به خودیابی و آگاهی به کرامتی که اسلام برای ا‌نسان قا‌ئل است، می‌توان با استفاده از مکانیزم تذکر، یک سیستم خود کنترلی در انسانها ایجاد کرد.

نظر علما درباره‌ی انگیزش:
1.‌ شهید مطهری:
از نظر شهید مطهری فعالیتهای انسان سه‌گونه است: یکی التذاذی و دیگری تدبیری و می‌توان نوع سومی را نیز قائل شد که عبارتست از تکمیلی( تدبیری التذاذی) .
فعالیتهای التذاذی: همان فعالیتهای ساده‌ای است که ا‌نسان، تحت غریزه‌ی طبیعت، عادت و فطرت انجام می‌دهد. که برای رسیدن به یک لذت و فرار از یک رنج است. بنابراین کسب لذت برانگیزاننده‌ی میل است و انگیزه‌ی این فعالیتها را چون با طبیعت انسان مرتبط است، مادی گویند.
فعالیتهای تدبیری: فعالیتهایی هستند که انگیزه و علت نیروی محرک آنها، لذت نیست بلکه مصلحت است که مصلحت توسط عقل تعیین می‌شود و مصلحت برانگیزاننده‌ی اراده است.انسان هرچه از ناحیه‌ی عقل و اراده، تکامل یابد از التذاذی به سمت تدبیری سوق می‌یابد.
فعالیتهای تکمیلی: انسان از طریق تدبیر و تعقل با توجه به فطرت و نیازهای فطری آنها را انجام می‌دهد و ضمن مصلحت بودن موجبات لذت و رضایت وی فراهم می‌شود که منشأ این فعالیتها ایمان است.
2.‌ علامه محمد حسین طباطبائی:
آنچه را انسان را به انجام فعلی برمی‌انگیزاند، یا موجب می‌شود که فعلی را انجام ندهد، صرف تمایلات گوناگون نیست؛ بلکه این خوبی و بدی(حسن و قبح) است که موجب انگیزش می‌شود. حسن، آنچه که ملایم طبع باشد وقبح، عدم موافقت باطنی است. علامه طباطبائی این خوبی و بدی یا حسن و قبح را نسبی می‌داند که بستگی به طبایع افراد دارد.

مدیر مسلمان و انگیزشهای مشروع:
در مدیریت اسلامی مسئله‌ی بسیار مهمی که مطرح می‌شود این است که، ایجاد حرکت و انگیزه تنها با انگیزه‌های مشروع بوده و وظیفه‌ی مدیران مسلمان رعایت این امر مهم خواهد بود. آنها برای حرکت انسانها و به کار گیری آنها در جهت اهداف سازمانی از هر انگیزه‌ای استفاده نمی‌کنند، بلکه انگیزه باید در کسری چارچوبها باشد:
1.‌ اگر فردی برای تأمین نیاز خودش حرکت می‌کند، باید توجه کنیم انگیزه‌ی لازم با آن نیاز در ارتباط باشد. اما صادق(ع) می‌‌فرمایند:«کسی که برای روزی عیالش تلاش کند، همانند کسی است که در راه خداوند می‌جنگد»
2.‌ در افرادی که مسائل معنوی بیشتر اثر دارد باید از آنها برای ایجاد انگیزه استفاده کنیم.پیامبر (ص) فرمودند: « خداوند فرد سالم بیکا را دوست ندارد که نه به کار دنیا اشتغال دارد نه به کار آخرت.»
3.‌ افرادی که در آنها انحرافاتی وجود دارد یا در آنها مؤثر است را کنترل و هدایت کنیم و اگر نشد از مجموعه حذف کنیم.

ملاک ضرورت و ارزش انگیزه‌ها:
اصیل‌ترین انگیزش آن است که از اصیل‌ترین نیاز‌ها ناشی شود، هر اندازه نیاز به یک شیء اساسی‌تر و حیاتی‌تر باشد، انگیزش آن نیاز هم اساسی تر و حیاتی‌تر خواهد بود. نیازهای اساسی انسان که همه‌ی آنها در جهت فعالیت «صیانت ذات» بروز می‌کنند، در سه بعد اساسی مطرح می‌شوند.

1. صیانت ذاتی در بعد روانی و حیات طبیعی محض
2. صیانت ذات در بعد روانی و شخصیتی
3. صیانت ذات در بعد تکامل شخصیت

توجه به این نکته ضروری است که انسان در جریان فعالیت صیانت ذات، در هر سه بعد فوق، احتیاج به مدیریت صحیح دارد و هر اندازه این ابعاد در موقعیتها و مجموعه‌های پیچیده‌تر قرار می‌گیرد، مدیریت آنها دشوارتر و پیچیده‌تر می‌شود.

علامه محمد تقی جعفری

انواع انگیزه‌هایی که می‌توانند در فعالیتهای مدیریت تأثیر داشته باشند، به قرار زیر است:
1. انگیزه‌های برون ذاتی
2. انگیزه‌های درون ذاتی
3. انگیزش ناشی از خود خواهی و خود نمایی
4. انگیزش مستند به منفعت گرایی
5. علاقه‌ی ذاتی به مدیریت
6. تخصص و سپری کردن تجارب فراوان در مسائل مدیریت
7. احساس تکلیف ناشی از تعهد برین انسانی
8. احساس تکلیف الهی
بخش چهارم: رهبری
هدایت و رهبری از بحثهای اساسی در مدیریت به شمار می‌رود؛ زیرا مهمترین وظیفه‌ی مدیر آن است که با به کار کیری صحیح نیروهای انسانی با بهترین شکل سینه‌ی حوادث و مشکلات را بشکافد و برنامه‌های سازمان را اجرا و رسیدن به اهداف را سهل‌الوصول نماید. این امر زمانی تحقق می‌یابد که فردی به هر دلیل کوشش کند بر رفتار فرد یا گروهی اثر بگذارد.

تعریف رهبری

رهبری عبارتست از قدرت تأثیر گذاری بر پیروان، به نحوی که بر اساس میل و خواسته‌ی خود در جهت تحقق اهداف در موقعیتهای گوناگون حرکت کنند و رهبر کسی است که بتواند با این شیوه افراد را بکار گیرد. یا به عبارت دیگر رهبری عبارت است ازبسیج کردن نیروی انسانها و بهره برداری صحیح از نیروی انسانی.

وجه تمایز رهبری و مدیریت

رهبری ماهیتاً مفهومی وسیعتر از مدیریت است. مدیریت نوع خاصی از رهبری تلقی می‌شود که در آن حصول و تحقق هدفهای سازمانی اهمیت دارد. بنابراین فرق اصلی میان این دو مفهوم در کلمه‌ی سازمان نهفته است. ضمن اینکه تحقق هدفهای رهبری نیز مستلزم کار کردن با افراد و به وسیله‌ی افراد است لیکن این هدفها لزوماً هدفهای سازمانی نیستند. مفهوم مدیریت، اولویتها را در نظر داشتن و انجام امور مهم در اولین فرصت است.در حالی که رهبری، تعیین این موضوع است که اولویتها چیستند تا مدیریت بتواند این اولویتها را به اجرا در آورد.

رفتار رهبری

مقصود از رفتار رهبر، سبک و شیوه‌ی برخورد رهبر و مدیر با زیردستان است. یک مدیر باید سه نوع مهارت داشته باشد: فنی، انسانی و ادراکی. مهارت فنی؛ یعنی، توانایی به کار بستن دانش و روشهایی است که برای انجام کار از طریق تجربه و تحصیل بدست می‌آید. مهارت انسانی؛یعنی توانایی و قدرت تشخیص در کار کردن با مردم و انجام دادن کار بوسیله‌ی آنها  با رهبری مؤثر و مهارت ادراکی؛ یعنی، توانایی فهمیدن پیچیدگیهای کل سازمان.

سبکهای رهبری
سبک اول (سیستم یک): در این سبک که کاملاً وظیفه مدار و آمرانه است، مدیر و رهبر به مرئوسان خود اعتماد ندارد و روابط رهبر و پیرو بر ترس و ارعاب استوار است.
سبک دوم (سیستم دو): در این سبک، روابط آمرانه بین رهبر و پیروان همچنان برقرار است،اما رابطه‌ی مذکور در این حالت تلطیف شده و چون رابطه‌ی مخدوم و خادم توأم با نوعی مرحمت پدرانه است، دراین سبک، تصمیم‌گیری همچنان بر عهده‌ی رهبر است و پیروان، مجریان بی جون و چرای اوامرند.
سبک سوم (سیستم سه): در این سبک، اطمینان و اعتماد به مرئوسان در حد خوبی است و با آنان در تعیین پاره‌ای از اهداف مشارکت می‌شود، اما مسائل و موضوعات عمده‌ی سازمانی همچنان به‌وسیله‌ی رهبر  و رؤسا فیصله‌ می‌یابد.
سبک چهارم (سیستم چهار): در این سبک، اطمینان و اعتماد به مرئوسان در حد کمال است و روابط صمیمانه و مشارکت جویانه در تمام امور بین آنان برقرار است. در این سبک، تصمیم‌گیریها کاملاً مشارکتی است و گروهای رسمی و غیر رسمی با هم در آمیخته‌اند.
اصول اسلامی در سبک رهبری:
در سبک رهبری و مدیریت، بر اساس آیات و روایات دو اصل اساسی مطرح است: اصل محبت و دوستی و اصل شدت و سختگیری.
اصل محبت و دوستی

1. محبت به مؤمنان
2. مهر و محبت به انسانها
3. لزوم مدارا و دوستی با زیر دستان: که حضرت علی (ع) می‌فرمایند:« ثمره‌ی عقل مدارا کردن با مردم است»

اصل شدت عمل و سختگیری

1. فرمانبری از ما فوق: حضرت علی(ع) پس از انتصاب مالک به فرماندهی، به صراحت دستور می‌دهد که همه گوش به فرمان و مطیع او باشند.
2. تمرد و نا‌فرمانی : تمرد از دستور ما فوق موجب رکود در پیشبرد امور سازمان می‌شودو تصمیمات مدیر را نا‌بود می‌سازد. در این باره حضرت علی(ع) می‌فرمایند:« مخالفت تصمیم گیری را نا بود می‌کند.»

شایسته سالاری در مدیریت اسلامی

سایمون معتقد است که مدیران امروزی برای حفظ حیات و توفیق خویش باید سه مهارت اساسی را در خود پرورش دهند:

1. مهارت در تصمیم‌گیری شرایط نا معین
2. مهارت در ایجاد ایده‌های نو، متناسب با شرایط جدید
3. مهارت در اجرای برنامه‌های جدید با سرعت و راندمان

کلمن در کتاب شرط بقاء و توفیق سازمانها شرایط موجود را تابع پنج قابلیت اساسی به شرح زیر می‌داند:

1. فرهنگ سازمانی مناسب با پذیریش تغییر و انطباق با شرایط موجود
2. قابلیتهای مدیریتی برای تشخیص و تعریف مسائل سازمان، ارائه و اجرای راه حلها و ارزیابی نتایج
3. قابلیتهای لازم برای کار گروهی
4. قابلیت برنامه‌ریزی استراتژیک
5. سیستمهای لازم آموزشی برای تشویق و ترغیب افراد به تعقیب اهداف سازمان

رابینز مهارتهای مدیریتی را به هفت دسته، مهارتهای ادراکی، تصمیم‌گیری، تحلیلی، اجرایی، ارتباطی، انسانی و تکنیکی دسته بندی می‌کند.

در مکتب اسلام مدیریت و حکومت اسلامی اهداف زیر را دنبال می‌کند :

* آگاهی بخشیدن به انسانها
* تربیت معنوی و احیای ارزشهای اخلاقی
* ایجاد قسط و عدل به صورت خود جوش و برخاسته از متن جامعه
* آزادی انسانها از زنجیرهای اسارت

ملاکهای شایسته سالاری از دیدگاه امام علی(ع):

1. اعتقاد به خدا و تقید به اجرای فرمان او
2. مردم دار و مردم دوست باشد
3. سابقه‌ی درخشان داشتن
4. دانایی و توانایی
5. دور اندیشی و آشنایی به زمان
6. برهان و تصمیم‌گیری
7. یساده زیستی: امام حسن مجتبی (ع) می‌فرمایند:« در زندگی معیشتی نگاهتان به فقرا و زیر دستان باشد تا ضرورتها درست تشخیص داده شده و خیالاتی برخورد نشود، اما در مسائل معنوی به اولیا الله تا شما را غرور نگیرد. امام علی(ع) می‌فرمایند« مسئول مردم باید خود را در پائین‌ترین سطح مردم همتراز کند.»
8. تحمل برخود و تحمل دیگران داشتن: حضرت علی(ع) می‌فرماید: « ابزار حکومت و مدیریت داشتن سینه‌ای گشاد و دریادلی است »

وجود این صفات در مدیران  آنها را به نوعی خود کنترلی می‌رساند که در نهایت باعث رشد و توسعه سازمان خواهد بود.
بخش پنجم : نظارت و کنترل
تعریف نظارت

نظارت و کنترل عبارت است از: ارزیابی تصمیم‌گیریها و برنامه‌ها از زمان اجرای آنها و اقدامات لازم برای جلوگیری از انحراف عملیات نسبت به هدفهای برنامه و تصحیح انحرافات احتمالی به وجود آمده.

کنترل دارای دو محور است: یکی نظارت بر نتیجه‌ی کار و دیگری ارزیابی کارهای انجام گرفته و در صورت نیاز، اصلاح آنها.

مراحل نظارت و کنترل:
1. تعیین معیارهای عملکرد:(یعنی باتوجه به هدفهای برنامه و پیش‌بینی‌هایی که در مورد برنامه داشته‌اند، معیارهای مناسبی انتخاب کنند.)
2. اندازه‌گیری عملکرد انجام شده و در حال انجام
3. مقایسه‌ی نتایج واقعی با معیارها و هدفها
4. انجام اقدامات اصلاحی

* در اسلام سه مرجع بر مدیران و کارگزاران حکومت اسلامی نظارت دارند که عبارتند از: خدا، امام و مردم.

انواع نظارت:
اصولاً نظارت سه نوع است: مستقیم، غیر مستقیم و همگانی.

* مستقیم: یعنی مدیر که در رأس سازمان است بر همه‌ی امور نظارت دارد و زمانی که برنامه‌ای در حال اجراست، در تمام مراحل اجرا حضور پیدا می‌کند.
* غیر مستقیم: نظارتی است که توسط مدیران و کارگزاران زیردست، به صورت طبیعی و توسط بازرسان و فرستادگان به صورت خاص انجام می‌پذیرد.
* نظارت همگانی: امر به معروف و نهی از منکر است.

اصول بنیادی حاکم بر نظارت و کنترل از دیدگاه اسلام:

1. اصل حضور و شهود
2. اصل امر به معروف و نهی از منکر
3. اصل نظم
4. اصل رعایت حسن اخلاق
5. اصل عدالت و کنترل
6. اصل داشتن معیار، استاندارد و ضابطه برای کنترل
7. اصل هوشیاری و زیرکی دریافت و ارزیابی اطلاعات
8. اصل پیشگیری

روش اصلاح امور در فرایند کنترل

* روش ارشادی با گفتار و کردار
* تشویق افراد وظیفه‌شناس
* تنبیه افراد خطاکار و بی‌توجه به وظایف
* استاد مطهری می‌گوید: رخنه و نفوذ افراد فرصت‌طلب در درون یک نهضت از آفتهای بزرگ هر نهضت است. وظیفه‌ی بزرگ رهبران اصلی این است که راه نفوذ و رخنه‌ی این گونه افراد را سد نمایند. فرصت‌طلبی تأثیر شوم خود را در تاریخ صدر اسلام نشان داد. نهضت را اصلاح‌طلب آغاز می‌کند نه فرصت‌طلب، و همچنین اصلاح طلب مؤمن اهداف نهضت را پیگیری و ادامه دهد نه فرصت طلب که در پی منافع خویش است. به هر حال مبارزه با رخنه و نفوذ فرصت‌طلبان علی‌رغم تظاهرات فریبنده‌شان یکی از شرایط اصلی ادامه‌ی یک نهضت در مسیر اصلی است.

خود کنترلی:
در اسلام مهمترین روش نظارت، خود کنترلی است، خود کنترلی یعنی تقوی و در مکتب اسلام از یک موقعیت بسیار ممتازی برخوردار است، قرآن کریم، ملاک کرامت و ارزش انسانها را در تقوی‌ می‌داند و می‌فرماید: «گرامی‌ترین شما نزد خدا پرهیزگارترین افراد می‌باشد .» تقوا به عنوان بهترین توشه‌ی آخرت و بزرگترین وسیله‌ی سعادت معرفی شده است. در قرآن می‌فرماید:« برای آخرت خود توشه‌ای تهیه کنید و بهترین توشه تقواست.»

تقوا عبارتست از یک نیروی درونی و قدرت ضبط نفسانی که در اثر تمرین و ریاضتهای مداوم برای نفس حاصل می‌شود و نفس را چنان نیرومند می‌سازد که مطیع فرمانهای الهی خواهد بود.تقوا یعنی خود نگهداری و کنترل نفس. هر ترک گناهی را تقوا نمی‌گویند، بلکه ملکه ترک گناه و نیروی کنترل و ضبط نفس را تقوا می‌دانند.

حضرت علی(ع) فرمودند:« همانا که تقوا داروی شفا بخش بیماریهای قلب شما و سبب بینایی چشم دلهای شما می‌باشد.»

تقوا را می‌نوان از بهترین و مؤثرترین عوامل بصیرت و روشن‌بینی و وظیفه‌شناسی شمرد، اینکه گفته شد، تقوا موجب ازدیا بصیرت است، در عقل عملی و تشخیص وظیفه و به اصطلاح شناخت بایدها و نبایدهاست، نه در عقل نظری و درک حقایق.

حضرت علی(ع) فرمود:« هر کس تقوا را پیشه سازد شدائد و سختیها از او دور می‌شوند، بعد از اینکه نزدیک شده اند. تلخیها برایش شیرین می‌گردند، امواج مشکلات متراکم، در برابرش شکافته و پراکنده می‌شوند و امور دشوار و دردناک برایش آسان می‌شوند.»

مشکلات در زندگی بشر دو نوع هستند. مشکلاتی که ناشی از حوادث و رویدادهای طبیعی نقص عضو بوجود می‌آیند و مشکلاتی که ناشی از تصمیم و اراده‌ی انسان است. تقوا در هر دو زمینه به انسان کمک می‌کند، در خصوص مشکلات نوع اول، یک انسان با تقوا و خود کنترل به جهان و مشکلات جهان را گذرا و زندگی آخرت را باقی و جاوید می‌داند در نتیجه جزع و ناله نمی‌کند، با صبر و شکیبایی با این نوع مشکلات برخورد می‌کند.

انسان با تقوا با امید به لطف و رحمت خداوندنا امید و مأیوس نخواهد شد، با روحیه‌ی بالا با این مطالب برخورد می‌کند.

برخی گرفتاریها و مشکلات فردی، سازمانی و اجتماعی معلول تصمیم‌ها و رفتارهای ناشی از هوای نفس و خود خواهی است. امروزه اغلب گرفتاریها عامل درونی ناشی از روحیات انسان دارد، بشر امروز گرفتار حرص و طمع و روحیه‌ی استکباری عده‌ای افراد انسان نما است.

فرد متقی از رفتار خود مراقبت می‌کند رفتار متعادل متناسب با احکام الهی دارد، لذا با دل آرام و قلب نورانی به حیات خویش ادامه می‌دهد و برای آخرت توشه برمی‌دارد.

تقوا و آزادی

ممکن است افراد فکر کنند آزادیها، در اثر تقوا محدود می‌شوند، در حالی که تقوی ‌مصونیت است، تقوا سبب آزادی و آسایش و عزت و بزرگواری انسان می‌شود. انسانی بی‌تقوا اسیر شهوات نفسانی و خود خواهی است.

امام علی(ع) می‌فرمایند:« تقوا کلید هدایت و استقامت و توشه‌ی آخرت می‌باشد . تقوا سبب آزادی از بندگیها و وسیله‌ی نجات از هلاکتهاست.»

همچنین این حضرت فرمودند:« شرافتی بالاتر از اسلام نیست، و عزتی عزیز تر از تقوی و پناهگاهی بهتر از ورع وجود ندارد.»

تقوا و درمان محدودیت

صفات زشت و پلید نه‌ تنها باعث بیماری روحی بلکه باعث بیماری جسمی می‌شود. امروز مشخص شده ریشه‌ی بسیاری از بیماریهای جسمانی در علم پزشکی، عوارض روحی است.

آرامش روح و اطمینان قلب باعث سلامت روح و نهایتاً سلامت جسم می‌شود. امام علی(ع) فرمودند:« تقوا درمان بیماریهای جسم شما و اصلاح کننده‌ی فساد قلوب شما است»

عوامل مؤثر در ایجاد فضای خود کنترلی
1. نظارت الهی
2. رقیب و عتید
3. پیامبران، امامان و مؤمنان
4. امام زمان(عج)
5. فرشتگان
6. اعضای بدن انسان
7. زمان و مکان
8. نفس لوامه
9. یاد مرگ و قیامت

روشهای خود کنترلی
کنترل و اراده‌ی ‌نفس کار سهل و ساده‌ای نیست، بلکه نیاز به تدبیر و سیاست و بردباری و تلاش و جدیت دارد.
حضرت علی(ع) فرمودند:« با تداوم جهاد، نفس خودتان را تملک کنید و در اختیار بگیرید.» از دیدگاه علما و فقهای دین حساب نفس را در سه مرحله باید انجام داد تا تدریجاً خود کنترل شود:
1. مشارطه و پیمانگیری حسابرسی نفس
2. مراقبه
3. حسابرسی اعمال
آثار و علائم خود کنترلی
1. تقید به اطاعت از خدا
2. خضوع و فروتنی
3. عشق به عبادت
4. آرامش و اطمینان
5. توجه خدا به بنده
6. داشتن روحیه‌ی جهاد و تلاش
7. احسان و خدمت به مردم
بخش ششم: مبانی تصمیم‌گیری در مدیریت اسلامی
رهنمودهای قرآن در مورد تصمیم و تصمیم‌گیری
قرآن به طور کلی در برخی از موارد ما را به تصمیم گیری امر کرده است: قرآن در چند مورد تصمیم را به معنای واقعی خود به کار برده است از جمله:
1. در هنگام طلاق گرفتن: « و ان عزموا الطلاق فان الله سمیعٌ علیم»
2. مشورت کردن: « و شاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین»
3. صبر کردن:«و ان تصبروا و تتقوا فان ذلک من عزم الامور»
4. نماز به پا داشتن و امر به معروف و نهی از منکر کردن
5. اطاعت از خدا

مراحل تصمیم‌گیری:
مرحله‌ی اول: باید سعی کنیم با دقت کافی مسئله یا مشکل مانع رسیدن به هدف را بشناسیم و تعریفی صحیح از آن مشکل داشته باشیم و اگر در این مرحله دقت کافی نداشته باشیم در مراحل بعدی با مشکلات بیشتری مواجه می‌شویم
مرحله‌ی دوم:زمانی است که مشکل را شناختیم، آنگاه باید به دنبال پیدا کردن یک راه حل باشیم و البته باید این را مد نظر داشته باشیم که هر مشکلی یا به عبارتی هر مانعی راه حلهای مختلفی دارد، اگر راه‌های متفاوتی پیدا کنیم بهتر می‌توانیم تصمیم بگیریم و کمتر دچار اشتباه شویم.
مرحله‌ی سوم:حال که راه حلهایی را یافتیم، باید به دنبال معیار باشیم تا براساس آن بتوانیم درست تصمیم بگیریم. باید دقت کرد که رضایت افراد را مهمتر می‌دانیم یا سود خود را.
مرحله‌ی چهارم:در این مرحله راه حلهای متفاوت را مورد ارزیاابی قرار می‌دهیم تا ببینیم چه نتایجی را به دنبال دارند در واقع نتیجه را پیش‌بینی می‌کنیم.
مرحله‌ی پنجم: در این مرحله برای سنجش راه حل اصلی باید اقدام کنیم، آن هم با توجه به معیارهای انتخاب شده و نتیجه‌های بدست آمده؛ یعنی باید بسنجیم کدامین راه حلها بهتر است.
مرحله‌ی ششم:این مرحله؛ آخرین مرحله است؛ یعنی انتخاب بهترین راه حل از میان همه‌ی راه حلها.

سطوح تصمیم‌گیری اسلامی
* تصمیم‌گیری در زمینه‌ی اجرای احکام و فرامین الهی
* تصمیم‌گیری در سطح نبوت، امامت و ولایت
* تصمیم‌گیری اعضای جامعه اسلامی

الف) بعد فردی
ب) بعد مدیریتی: که برخی از ویژگی‌های آن عبارتند از:
1. اتکاء و توکل به خدا در تصمیم‌گیری
2. مشارکت و مشاوره در تصمیم گیری
3. موقع شناسی، تدبیر و آینده نگری در تصمیم‌گیری
4. ثبات، پایداری و قاطعیت در تصمیم‌گیری
5. سلامت روحی و روانی و تمرکز حواس در تصمیم‌گیری
6. عدالت، انصاف و توجه به زیردستاندر هنگام تصمیم‌گیری

لوازم تصمیم‌گیری
* عاقبت اندیشی
* استفاده از تجارب
* مشورت
* رعایت خطوط کلی برنامه‌ی جامع و برنامه‌ی عملیاتی

لغزشها در تصمیم‌گیری
1. عدم قاطعیت و تردید و دو دلی در تصمیم‌گیری
2. پیروی از هوسهای نفسانی
3. تصمیم‌گیری نسنجیده
4. نا‌پختگی
5. فریب

تلخیص از، مدیریت اسلامی و الگوهای آن - فروزنده دهکردی، اکبر جوکار

سایر اطلاعات:
کد مطلب: t2cfb
وضعیت مطلب: فعال
گروه اصلی: آموزشی     زیرگروه: کسب و کار

دفعات بازدید: 140    
محبوبیت: 4   (کمترین=0 و بیشترین=5)    تعداد شرکت کننده در نظر سنجی مجبوبیت: 
تاریخ ثبت: 1402/6/4 ب.ظ 5:58:29


لینک صفحه ی مطلب: https://tadanesh.ir/t?c=t2cfb


هم گروهی ها
به راستی فرهنگ چگونه بر فرایند و ساختار سازمانی تأثیر می‌گذارد؟ برای پاسخ به این سؤال به تفاوت‌های ملی اشاره می‌کنیم و عوامل فرهنگی موجد این تفاوت‌ها را بررسی ...
شرکت‌هایی که مجموعه‌ای از مدیران بین المللی را پرورش داده اند، به این نتیجه رسیده‌اند که چنین مدیران نخبه‌ای به راحتی نمی‌توانند با فرهنگ سازمانی موجود هماهنگ ...
نظارت فرآیندی است برای حصول اطمینان از اینکه فعالیت‌های انجام شده با فعالیت‌های برنامه ریزی شده مطابقت دارد. فرآیند نظارت برای اجرای فرآیند نظارت مدیران چهار ...
خلاقیت: یعنی ترکیب افکار به شیوه‌ای بی نظیر و ایجاد ارتباط غیر معمول میان نظریات و یا به کارگیری توانائی‌های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهومی جدید.بدلیل تغییرات ...
اگر رهبری نفوذ در دیگران جهت کسب هدف باشد، مدیریت نفوذ در دیگران جهت کسب اهداف سازمانی است. در رهبری، اهداف میتواند گوناگون باشد، ولی در مدیریت اهداف سازمانی ...
برقراری ارتباطات صحیح بین اجزاء گوناگون یک سازمان، از ارکان وظایف مدیر در فرایند مدیریت است.اهمیت ارتباطاتباید گفت ارتباط موثر برای مدیران به دلایل زیر مهم است:الف) ...
یکی از مردم شناسان که مطالعات خویش را پیرامون مسائل فرهنگی قرار داده است، بر این باور است که: «از آنجایی که بیشتر آموخته‎های فرهنگی در ذهن ناخودآگاه آدمی قرار دارد ...
چرا باید منابع اسلامی را بشناسیم؟انسان موجودی است کمال گرا که در مسیر رشد خود به تفکر و اندیشه نیازمند است، یک مسلمان باید از منابع و متون اسلامی استفاده کند تا ...
هدف از حکومت، رشد دادن انسان در حرکت به سوی نظام الهی است« و الی الله المصیر» و این جزء در گرو مشارکت فعال و گسترده تمامی عناصر اجتماعی در روند تحول جامعه ...
همکاری در فروش یا Affiliate Marketing همواره یکی از راه های کسب درآمد است که علاوه بر کسب درآمد بعوان شغل غیر اصلی (شغل دوم یا چندم) خود یک شغل اصلی هم میتواند باشد و بسیاری از افراد از این روش درآمد خود را بدست می آورند...