امیدواریم مطالب و محصولات ارزشمندی در اختیار شما عزیزان قرار داده باشیم.

search

ای شنیده ز دَمت ختم رسل بوی خدا


توضیحات کوتاه:

ای روح خدا به چشم حیدر(مدح) ای پاره پیکر پیمبر ای مادر وحی و دختر وحی ای لیله قدر حی داور عیسای مسیح کرده تعظیم اول به تو بعد از آن به مادر یک دفتر وصف تو است قرآن ...


توضیحات:

ای روح خدا به چشم حیدر(مدح)
ای پاره پیکر پیمبر
ای مادر وحی و دختر وحی
ای لیله قدر حی داور
عیسای مسیح کرده تعظیم
اول به تو بعد از آن به مادر
یک دفتر وصف تو است قرآن
یک سطر مدیحه تو کوثر
قرآن محمد است رویت
وحی است هماره گفتگویت
ما تشنه ولایت تو آب است
ما خشکی و بذل تو سحاب است
بی سایه تو خدا گواه است
گلزار بهشت هم سراب است
پوشیده ترین رموز خلقت
در چشم تو مثل آفتاب است
یک لاله ز باغ تو است عصمت
یک خوشه ز خرمنت حجاب است
جبرییل به محضر تو بانو
با عرض ادب زده است زانو
خالق به تو افتخار دارد
خلقت ز تو اعتبار دارد
با دیدن صورتت محمد
در سینه دلش قرار دارد
تن با نگه تو می شود روح
روح از نفست بهار دارد
هر کس که به مهر تو است خرسند
کی بیم ز خشم نار دارد
ای عصمت مطلق الهی
در حشر تو راست پادشاهی
ای سائل فضه ات کرامت
ای مادر شیعه تا قیامت
نازد به تو ای تمام ایمان
توحید و نبوت و امامت
تو در دل مایی و دل ما
دارد به مدینه ات اقامت
قرآن به تو متکی هماره
ایمان ز تو یافته سلامت
اسلام رهین زینبینت
دین یافت حیات از حسینت
در کوی تو رهسپار خورشید
با مهر تو نور بار خورشید
منظومه ای از چهارده ماه
داری به بغل چهار خورشید
هر قطره تو هزار دریا
هر ذره تو هزار خورشید
از نور تو خلق شد که تابید
بر قله روزگار خورشید
ای مادر آفتاب زهرا
در حشر به ما بتاب زهرا
تا بوده و هست آفریده
زن چون تو خدا نیافریده
احمد ز بهشت لحظه لحظه
بوی نفس تو را شنیده
الحق که نبی ندیده ها را
در روی ندیده تو دیده
احمد تو و تو محمد استی
این گونه خبر به ما رسیده
ذکر تو چراغ محفل ماست
دیوار تو کعبه دل ماست
ای دخت رسول و مادر آل
ای وقت عروج بر علی بال
ای مصحف سینه محمد
شد حرمت تو چگونه پامال
قامت الف صحیفه نور
دردا که ز کوه غم شدی دال
چون شد که در آستانه وحی
با آن همه شور رفتی از حال
ای یاس کبود گلشن وحی
گردیده خزان به دامن وحی
ای طایر عرش آشیانه
چون شد که فتادی از ترانه
گلزار جنان کجا و آتش
حوریه کجا و تازیانه
از اجر رسالت نبی ماند
بر لاله عارضت نشانه
آن شعله که سوخت خانه ات را
از سینه ما کشد زبانه
ما سوختگان این شراریم
تا صبح ظهور بی قراریم
بس تیر غمت به دل رسیده
مانند کمان قدت خمیده
چون ناله که در درون شدی حبس
چون اشک که اوفتد ز دیده
ای یاس بهشت قرب احمد
کی با لگدت ز شاخه چیده
با یاد کبودی رخ تو
رنگ از رخ مهدیت پریده
دل زخمی زخم سینه تو است
شهر دل ما مدینه تو است
سوگند به آخرین نگاهت
سوگند به طفل بی گناهت
سوگند به پهلوی شکسته
سوگند به بازوی سیاهت
سوگند به صبح درد خیزت
سوگند به اشک شامگاهت
در صورت ماست درد سیلی
در سینه ماست سوز و آهت
ماییم و سرشک ماتم تو
تقدیم تو اشک میثم تو

نخل میثم: مجموعه اشعار/ غلامرضا سازگار (میثم)؛ مقدمه محمدعلی مجاهدی (پروانه)/قم: حق بین، 1392

سایر اطلاعات:
کد مطلب: h436
وضعیت مطلب: فعال
گروه اصلی: مذهبی     زیرگروه: اشعار آئینی

دفعات بازدید: 13    
محبوبیت: 4   (کمترین=0 و بیشترین=5)    تعداد شرکت کننده در نظر سنجی مجبوبیت: 
تاریخ ثبت: 1401/10/12 ق.ظ 12:16:30


لینک صفحه ی مطلب: https://tadanesh.ir/t?c=h436


هم گروهی ها
ای قلم معجز مسیحا کن(مدح) زنده ام با ثنای زهرا کن این نوای همای قافِ دل است که به طورِ مدینه مشتعل است چون کبوتر به بام خانه ی وحر می زند بال با ترانه ی وحی کرده سیر ...
ای مظهر الله تبارک و تعالی(مدح) در وجه خداییت خدا کرده تجلا آباء تو پاکان جهان زاوّلِ خلقت ابناء تو به، از همه تا آخرِ دنیا جز تو چه کسی دخت نبی، همسر حیدر؟ غیر از ...
به آن خدای که بخشد به انس و جان، جان را (مدح) به آن نبی که فروغش گرفت امکان را اگر سعادت دنیا و آخرت خواهید ز اهل بیت بگیرید حکم قرآن را که اهلبیت، خدا را مظاهر حلمند ...
رخت فروغ خداوند دادگر دارد (مدح) قدت نشان ز قیام پیامبر دارد به جلوه ای چو ربائی دل از رسول خدا ز چهره ات نتواند نگاه بردارد میان خلق شود چون محبتت تقسیم پیمبر از ...
سلام خالق سلام خلقت سلام احمد سلام امّت(مدح) سلام رضوان سلام جنّت سلام غلمان سلام حورا سلام آدم سلام حّوا سلام مریم سلام عیسی سلام یاسین سلام طاها به جسم زهرا به جان ...
محمد کیست جان انبیا زهرا بود جانش(مدح) بر این زهرا سلام از احمد و از حی سبحانش به قرآن می خورم سوگند دارد حرمت قرآن که بوسد رحمهللعالمین مانند قرآنش امین وحی از سوی ...
ای گمشده در تربت پاکت همه عالم(مصیبت) ای دختر ختم رسل ای مادر آدم منصوره ی افلاک به چشم کره ی خاک محبوبه ی حقّ کوثر پیغمبر خاتم یک نخله ی سر سبز بیابان تو عیسی یک ...
مدینه در غم ختم رسل عزادار است(مصیبت) فضا به چشم همه تیره چون شب تار است هنوز پیکر ختم رسل روی خاک است که گرم توطئه ای شوم، خصم ناپاک است سقیفه مرکز شورای دشمنان ...
مدینه شهر نبی تربت چهار امام (مصیبت) به نقطه نقطه خاکت ز ما سلام، سلام اگر چه ساکت و آرام میرسی بنظر دلی نمانده که گیرد بیاد تو آرام مزار چار امامی و شهر پنج تنی ز شش ...
رمضان بهشت خدا شده ز گل جمال تو یا حسن (ولادت) مه نیمه اختر کوچک و مه نو هلال تو یا حسن یم علم و حکمت و معرفت نمی از کمال تو یا حسن دل دشمنان تو را برد نبوی خصال تو یا ...