امیدواریم مطالب و محصولات ارزشمندی در اختیار شما عزیزان قرار داده باشیم.

search

نظام ارزشی مدیریت اسلامی


توضیحات کوتاه:

ارزشها:واقعیتها و اموری را تشکیل می‌دهند که مطلوبیت دارند و مورد خواست و آرزوی اکثریت یک جامعه است. گرایشهای اجتماعی تمایلات کلی هستند که ادراکات و عواطف، رفتار، ...


توضیحات:

ارزشها:
واقعیتها و اموری را تشکیل می‌دهند که مطلوبیت دارند و مورد خواست و آرزوی اکثریت یک جامعه است. گرایشهای اجتماعی تمایلات کلی هستند که ادراکات و عواطف، رفتار، افعال خود را به جهت مشخصی راهنمائی می‌کنند.

نحوه‌ی شکل گیری و بروز رفتار انسانی سه مرحله دارد:
-‌ مرحله‌ی بینش
-‌ گرایش متناسب با بینش
-‌ مرحله‌ی عمل

منشأ ارزشهای فرد ناشی از دیدگاه و جهان‌بینی فرد است ارزشهای موجود در سازمان را به سه دسته،ارزشهای فردی کارکنان و مدیران، ارزشهای سازمانی و ارزشهای کشئری و بین‌المللی تقسیم نموده اند.

بر همین اساس انواع ارزشها عبارتند از:
1.‌ ارزشهای استراتژیک‌(مذهبی- سیاسی-اخلاقی)
2.ارزشهای حد میانی(اقتصادی-فرهنگی-اجتماعی)
3.ارزشهای قومی، نژادی، جزئی و گروهی(باندی،ملی)
4.‌ ارزشهای حد پائین( غریزی- عرفی- محیطی)

نظام ارزشی اسلام این است که از نظر اسلام ارزشهای خاصی معتبراست که محور این ارزشها افعال اختیاری انسان است. واین ارزشها از درون با یکدیگر ارتباطی هماهنگ وسیستماتیک دارند و بطوری که یک کلیت واحد برای رسیدن به هدف واحدی را تشکیل می‌دهد.

ویژگیهای نظام ارزشی اسلامی:
1.‌ فراگیری و شمول:
کارلز موریس ارزشهای انسانی را به سه طبقه رفتار علمی- امکان‌پذیری و معقول دسته بندی می‌کند. ارزش رفتار علمی:انتخاب رفتار خاصی است که فرد در شرایط خاص از خود نشان می‌دهد، ارزش امکان‌پذیری : ارزشهای بایدی و نبایدی است وارزش معقول، ارزشهای پسندیده و مطلوب است.این ارزشها به بینش، باور و رفتار فرد در زندگی جهت می‌دهند.دین اسلام تمام ارزشهای جامع و فراگیری را تعریف کرده و انسان مسلمان خود به عنوان عامل کنترل آنهارا اجرا می‌کند. قویترین روش خود مدیریتی و خود کنترلی و ضمانت اجرایی احکام اخلاقی، باور و اعتقاد خود انسان است.

2. انسجام درونی:
نظام ارزشی اسلام یک نظام سیستماتیک است که اجزای مختلف باهم در تعامل بوده و یک اصل کلی را برای رسیدن به هدف واحدی انجام می‌دهند. در نظام ارزشی اسلام به خاطر تفکر سیستماتیک، بین اجزا یک انسجام درونی وجود دارد. ارزشها مجموعه‌ای است منسجم، جهت و هدف همه‌ی حرکات قرب الهی است. فرد خود بر اساس باور و معرفتی که کسب می‌کند در ابعاد مختلف زندگی باید و نباید‌های برگرفته از ارزشهارا اعمال می‌کند.رفتاری معقول و منطقی وارزشی در ابعاد فردی و اجتماعی، نمودی از تعادل در رفتار هر فرد مسلمان است . انسان مسلمان در برنامه و حرکت خود خدا محور است. این هدف عالی رفتارهای انسانی را منسجم و به شکل هماهنگی درونی خواهد کرد.

3.‌ قابلیت تبین عقلایی:
تبین عقلایی ارزشها زمانی ممکن است که بتوان رابطه‌ی بین ارزشها و واقعیت را کشف کرد.محور ارزش اسلام، محور ارزشهای اختیاری انسان است. افعال اختیاری انسان واسطه‌ای بین نیازها و تمایلات نظری انسان واهداف و غایت مورد نظر اوست. نظام ارزشی اسلام از یک طرف به وجود نیازهای فطری در انسان ارزش قایل است و از طرف دیگر اراده و عزم انسان.

4.‌ تبین لذت و سود نا محدود:
الف) تذت انگاری روانشناختی  ب) لذت انگاری اخلاقی
بر اساس نظریه‌ی اول مردم در زندگی خود واقعاً به دنبال لذتند، اما در نظریه‌ی دوم مردم نه تنها در پی لذتند، بلکه باید چنین کنند، زیرا تنها خوبی لذت است.
نکته: در صورت تزاحم لذات با یکدیگر، در اسلام تنها لذتی انتخاب می‌شود که پایدار تر، عمیقتر و ماندنی تر است.

سود و منفعت نامحدود:
نظام ارزشی اسلام سود را اعم از مادی و معنوی می‌داند، سود و منفعت در نظام اسلام وسیله‌ای برای رسیدن به هدفهای بلند و عالی است. تفاوت اسلام با سایر مکاتب عبارتند از:
* سود و منفعت آنها متحصر به سود و منفعت مادی است در حالیکه اسلام به سود و منفعت مادی و معنوی تأکید دارد
* سود و منفعت از نظر آنها فقط دنیایی است اما از نظر اسلام هم دنیایی و هم آخرتی است
* سود و منفعت در دیدگاه سایر مکاتب هدف است اما در اسلام تنها وسیله‌ای است برای رسیدن به هدفهای عالی

5.‌ حسن فعلی و حسن فاعلی:
در مکاتب اخلاقی، معیار قضاوت در مورد ارزش داشتن و یا بی ارزش بودن یک رفتار نفس عمل و نتایج آن است. که عمل فی نفسه موضوعیت دارد. اما در نظام ارزشی اسلام نیت و عمل مطرح است. عمل خوبی که همراه نیت خالص برای رضای خدا باشد مهم است،اگر عملی دارای حسن فعلی باشد اما حسن فاعلی نداشته باشداجر و پاداشی در محضر الهی ندارد. دو رکن اصلی هر فعالیت با ارزش نیت و عمل فرد مؤمن است.

6.مراتب داشتن ارزشها:
در نظام ارزشی اسلام، ارزشها دارای مراتب و مراحلی هستند اسلام برای ارزشها مراحلی را قایل است که دسترسی به بعضی از مراحل برای عموم مسیر است، اما رسیدن به مراحل بالاتر بستگی به ظرفیت، توان، تلاش و همت افراد دارد مراتب ارزش اخلاقی در اسلام، طیف وسیعی از ارزشها را شامل می‌شود که می‌توان برای آن مراحلی تا بی‌نهایت را قائل شد.
نکته: هر کاری که باعث بالندگی و رشد انسان و انجام فرمان الهی شود نوعی لذت است.
عدالت محوری از اهداف مهم مدیریت اسلامی است که نه تنها به عنوان هدف متعالی دنبال می‌شود بلکه به عنوان یک شاخص در تمام روشها و منش مدیر باید تجلی یابد.
این عدالت در انتخاب سازمان، همکاران، مراحل تولید، کمیت و کیفیت، ارائه‌ی خدمات و... دیده می‌شود. بطور ذاتی محصول، رضایت نسبی همه‌ی عناصر ذی‌نفع را فراهم خواهد کرد، رفتارهای غیر اخلاقی مانند دروغ، ظاهرسازی، اغفال، کمبود به صورت کاذب از نظر مدیر اسلامی مردود است.
نکته: علاوه بر نگاه اسلامی بر مدیریت و آموزش و تعلیم مدیران در زمینه‌ی مدیریت، باید زمینه‌یرشد آنها در بخش مدیریت را نیز فراهم آورد، مهمترین نقشی که اسلام در نظریه‌ها و روشهای عملی مدیریت ایفا می‌کند از طریق تأثیر ارزشهای اسلامی بر مدیریت است.
نظام ارزشی اسلام برگرفته از قرآن و حدیث ثابت و تغییر ناپذیرند، اصولاً قوام اسلام بر ارزشهای آن است، همانطور که گفته شد ارزشها قابل تبین عقلایی هستند باید مبنای آنهارا در شناخت خود انسان جستجو کرد .
مدیریت ارزشی:
مدیریت و تصمیم‌گیری در تمام ابعاد براساس ارزشها، باورها، اعتقادات حاکم بر مدیران و جامعه یا بر اساس نظام ارزشی  فرد و جامعه را مدیریت ارزشی گویند.
ویژگیهای مهم مدیریت ارزشی:
1. تصحیح و کنترل لازم را در هنگام اتخاذ استراتژی در موقعیت تصمیم‌گیری ایجاد می‌نماید
2. نظام ارزشی می‌تواند دربرگیرنده‌ی قوانین و مقررات دولتی و اهداف و مصالح حکومتی در آن باشد
3. نظام ارزشی دارای معیارهای لازم برای ارزیابی عملکرد و سیستم می‌باشد
4. قوتها و ضعفها و فرصت و تهدید به تناسب نظام ارزشی تبین و تعریف می‌شوند و بر اساس آن استراتژی مناسب اتخاذ می‌شود
5. نظام ارزشی، هر حرکت اقتصادی را در جهت تقویت نظام اقتصادی فرد و جامعه می‌بیند و منفعت و سود عادلانه را اصل می‌داند.

تفاوت نظام مدیریت ارزشی اسلام با سایر مکاتب:
مبانی مدیریت اسلامی بر خدا محوری، وحی گرایی، امامت، عدالت طلبی، آخرت گرایی، بصیرت، معنویت و صداقت استوار است.

* در مدیریت غربی هدف رسیدن به سود و منفعت فردی و سازمانی است. در حالیکه در مدیریت اسلامی هدف قرب الهی است.
* مدیر مسلمان به شغل خویش به عنوان یک تکلیف و مسئولیت نگاه می‌کند و خود را در محضر خدا پاسخگو می‌داند
* در نظام ارزشی اسلام، سود هدف اول نیست پس بقدر کفایت و با رعایت اصل عدالت تحصیل می‌گردد
* در روش بدست آوردن سود، عدم مغایرت این روشها با مصالح عمومی و سایر موازینی که مشروعیت دارند، شرط است
* در دیدگاه نظام ارزشی چون هدف و غایت اصلی کمال و رشد الهی انسان است مدیریت و تمام اصول برنامه‌ریزی به سوی تحقق این هدف جهت‌گیری می‌شود .

نکته:
1.‌ مدیریت باید ارزشهای انسانی را در کارکنان نهادینه کند
2.‌ رعایت ارزشهای اخلاقی، موجب کاهش هزینه‌های بازرسی و کنترل می‌گردد
3. تا انسان وکمال او شناخته نشود راه رسیدن به کمال مشخص نمی‌گردد

حوزه‌های تأثیر نظام ارزشی اسلام:
1.‌ حوزه‌ی نظریه 2.‌حوزه‌ی برنامه ریزی 3.‌ حوزه‌ی تصمیم گیری 4. حوزه‌ی فرهنگ سازمانی 5. حوزه‌ی اهداف و وظایف مدیران 6. حوزه‌ی ویژگیهای مدیران و کارکنان
1.‌ حوزه‌ی برنامه‌ریزی: در فرایند برنامه‌ریزی اهداف تعیین شده و بر اساس منابع و امکانات  اولویت بندی شده و روش رسیدن به آنها تدوین می‌گردد در تدوین اهداف و اولویت بندی آنها ارزشها نقش مهمی را ایفا می‌کنند، زیرا مدیران براساس ارزشها و باورهای مورد قبول خود  اهداف را اولویت بندی و برای تحقق آن تلاش می‌کنند. نظام ارزشی اسلام در دو بعد جهان‌بینی و ایدئولوژی، برنامه‌ریزی را جهت می‌دهد.
2.‌ حوزه‌ی تصمیم‌گیری: جوهره‌ی تمام فعالیتهای مدیریت تصمیم‌گیری است. تصمیم‌گیری عبارتست از: انتخاب هدف یا اهداف، راه‌حلها، الگو، مدل،جریان.

انسان به سه علت نمی‌تواند تصمیم گیری عقلایی محض داشته باشد:
1.‌ انسان دارای ظرفیت عقلایی محدود است
2. انسان تحت تأثیر ارزشها و گرایشهای فردی است
3. عوامل محیطی بقدری پیچیده است که مهار همه‌ی آنها امکان پذیر نیست.

سه گروه از ارزشها بر فرایند تصمیم‌گیر مؤثرند:
الف) ارزشهای ارائه شده توسط سازمان
ب) ارزشهای شخصی
ج) انتظارات ارزشی جامعه از سازمان: ارزشهای هر جامعه از فرهنگ، جهان‌بینی، ایدئولوژی، هنر، ملیت و قومیت سرچشمه می‌گیرد که تصمیم‌گیری را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

3.‌ حوزه‌ی فرهنگ سازمانی:
فرهنگ عبارتست از: مجموعه‌ای از باورها و ارزشها و ادراکات و شیوه‌های تفکر و اندیشیدن، رسالت فرهنگی، هویت بخشیدن به انسانها و ایجاد تعهد نسبت به باورها و ارزشها در جامعه است که خود موجب ثبات و دوام جامعه می‌گردد.
چند نمونه از ارزشهای سازمانی:
1.‌ انسان ارزش اعتماد دارد و در کار خود در جستجوی ارزشمند بودن است
2.‌ مدیریت با تضمین اینکه همه‌ی افراد می‌توانند موفق باشند به نتیجه می‌رسد.
3.‌ رضایت مشتری و ارباب رجوع با رعایت رضایت الهی مورد توجه است.

تلخیص از، مدیریت اسلامی و الگوهای آن - فروزنده دهکردی، اکبر جوکار

سایر اطلاعات:
کد مطلب: f2cf3
وضعیت مطلب: فعال
گروه اصلی: آموزشی     زیرگروه: کسب و کار

دفعات بازدید: 129    
محبوبیت: 4   (کمترین=0 و بیشترین=5)    تعداد شرکت کننده در نظر سنجی مجبوبیت: 
تاریخ ثبت: 1402/6/4 ب.ظ 6:02:13


لینک صفحه ی مطلب: https://tadanesh.ir/t?c=f2cf3


هم گروهی ها
به راستی فرهنگ چگونه بر فرایند و ساختار سازمانی تأثیر می‌گذارد؟ برای پاسخ به این سؤال به تفاوت‌های ملی اشاره می‌کنیم و عوامل فرهنگی موجد این تفاوت‌ها را بررسی ...
شرکت‌هایی که مجموعه‌ای از مدیران بین المللی را پرورش داده اند، به این نتیجه رسیده‌اند که چنین مدیران نخبه‌ای به راحتی نمی‌توانند با فرهنگ سازمانی موجود هماهنگ ...
نظارت فرآیندی است برای حصول اطمینان از اینکه فعالیت‌های انجام شده با فعالیت‌های برنامه ریزی شده مطابقت دارد. فرآیند نظارت برای اجرای فرآیند نظارت مدیران چهار ...
خلاقیت: یعنی ترکیب افکار به شیوه‌ای بی نظیر و ایجاد ارتباط غیر معمول میان نظریات و یا به کارگیری توانائی‌های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهومی جدید.بدلیل تغییرات ...
اگر رهبری نفوذ در دیگران جهت کسب هدف باشد، مدیریت نفوذ در دیگران جهت کسب اهداف سازمانی است. در رهبری، اهداف میتواند گوناگون باشد، ولی در مدیریت اهداف سازمانی ...
برقراری ارتباطات صحیح بین اجزاء گوناگون یک سازمان، از ارکان وظایف مدیر در فرایند مدیریت است.اهمیت ارتباطاتباید گفت ارتباط موثر برای مدیران به دلایل زیر مهم است:الف) ...
یکی از مردم شناسان که مطالعات خویش را پیرامون مسائل فرهنگی قرار داده است، بر این باور است که: «از آنجایی که بیشتر آموخته‎های فرهنگی در ذهن ناخودآگاه آدمی قرار دارد ...
چرا باید منابع اسلامی را بشناسیم؟انسان موجودی است کمال گرا که در مسیر رشد خود به تفکر و اندیشه نیازمند است، یک مسلمان باید از منابع و متون اسلامی استفاده کند تا ...
هدف از حکومت، رشد دادن انسان در حرکت به سوی نظام الهی است« و الی الله المصیر» و این جزء در گرو مشارکت فعال و گسترده تمامی عناصر اجتماعی در روند تحول جامعه ...
همکاری در فروش یا Affiliate Marketing همواره یکی از راه های کسب درآمد است که علاوه بر کسب درآمد بعوان شغل غیر اصلی (شغل دوم یا چندم) خود یک شغل اصلی هم میتواند باشد و بسیاری از افراد از این روش درآمد خود را بدست می آورند...