امیدواریم مطالب و محصولات ارزشمندی در اختیار شما عزیزان قرار داده باشیم.

search

جهان آفرینش، جانت آمد


توضیحات کوتاه:

جهان آفرینش، جانت آمد (ولادت) حرم پرواز کن، جانات آمد عدالت فخر کن، میزانت آمد محمّد (صلی الله علیه و آله) یار و هم پیمانت آمد جمال اقدس معبودِ کعبه عیان شد در رخ ...


توضیحات:

جهان آفرینش، جانت آمد (ولادت)
حرم پرواز کن، جانات آمد
عدالت فخر کن، میزانت آمد
محمّد (صلی الله علیه و آله) یار و هم پیمانت آمد
جمال اقدس معبودِ کعبه
عیان شد در رخ مولودِ کعبه
خدا زیباترین اعجاز کرده
زمین بر آسمانها ناز کرده
حجر دور حرم پرواز کرده
حرم آغوش خود را باز کرده
به هر بت بنگرم خوش می سراید
که امشب بت شکن در کعبه آید
در آن شب ذکر عالم یا علی بود
دم اولاد آدم یا علی بود
صدای آب زمزم یا علی بود
دعای حاجیان هم یا علی بود
محمّد (صلی الله علیه و آله)یا علی می گفت آن شب
سخنها با علی می گفت آن شب
حرم، مرآت اللهُ الصّمد بین
ثبوت قل هو الله احد بین
خدا را چشم و گوش و وجه وید بین
اسد در دامن بنت اسد بین
محمّد (صلی الله علیه و آله) عاشق دیدار مولاست
خدا در کعبه مهماندار مولاست
بتان حمد خدا آغاز کردند
زبان در مدح مولا باز کردند
سرود خیر مقدم ساز کردند
به دور بت شکن پرواز کردند
بود این ذکرشان با لحن نیکو
هوالحق (صلی الله علیه و آله) و هوالحی (صلی الله علیه و آله) و هوالهو
عدالت دست و زنجیرت مبارک
کرامت حُسن تقدیرت مبارک
ملک تهلیل و تکبیرت مبارک
محمّد (صلی الله علیه و آله) شیر و شمشیرت مبارک
صفا و مستجار و حجر و زمزم
همه گویند مولا خیر مقدم
زمین مکّه، گلزار ارم شد
کویر خشک، دریای کرم شد
بشر از این ولادت محترم شد
حرم با مقدم مولا حرم شد
بتان از فاطمه دل می ربودند
همه مدح علی را می سرودند
تعالی الله شرف بر خاک دادند
به جسم کعبه جانِ پاک دادند
گریبان حرم را چاک دادند
فروغ از خاک بر افلاک دادند
علی بر چشم احمد نور بخشید
درخشید و درخشید و درخشید
محمّد (صلی الله علیه و آله) جان پاکت در بر آکمد
تو را شمشیر و شیر از داور آمد
طلایه دار فتح خیبر آمد
مبارک حیدر آمد حیدر آمد
بگو از لعل لب گوهر فشاند
بگو در محضرت قرآن بخواند
بگو تا از وجودم جان برآید
بگو صد بار زخمم بر سر آید
اگر روز اُحد یا خیبر آید
اگر عالم به جنگ حیدر آید
علی دست از محمّد (صلی الله علیه و آله) بر ندارد
محمّد (صلی الله علیه و آله) چون علی یاور ندارد
تو را جان مجرّد آفریدند
مرا عبد مؤیّد آفریدند
از آن روزی که احمد آفریدند
علی را بر محمّد (صلی الله علیه و آله) آفریدند
جهان از پر تو ما منجلی بود
خدا بود و تو بودیّ و علی بود
تو روح حکمت و پندی علی جان
تو پیر هر خردمندی علی جان
تو بی مثلّی و مانندی علی جان
تو لبریز از خداوندی علی جان
که جز تو قاتلش را شیر داده
به دست دشمنش شمشیر داده
محمّد (صلی الله علیه و آله) را به جز تو جانشین نیست
تمام دین توئی دین بی تو دین نیست
همین است و همین است و جز این نیست
کسی جز تو امیرالمؤنین نیست
تو قرآنی، تو فرقانی، تو نوری
تو انجیلی، تو توراتی، زبوری
شجاعت نقش تیغ ذوالفقارت
عبادت پای بوس و خاکسارت
محبّت تا قیامت دوستدارت
محمّد (صلی الله علیه و آله) از ولادت بیقرارت
تمام میوه های نخل «میثم»
ثنای تو است ای مولای عالم

نخل میثم: مجموعه اشعار/ غلامرضا سازگار (میثم)؛ مقدمه محمدعلی مجاهدی (پروانه)/قم: حق بین، 1392

سایر اطلاعات:
کد مطلب: d3e0
وضعیت مطلب: فعال
گروه اصلی: مذهبی     زیرگروه: اشعار آئینی

دفعات بازدید: 13    
محبوبیت: 4   (کمترین=0 و بیشترین=5)    تعداد شرکت کننده در نظر سنجی مجبوبیت: 
تاریخ ثبت: 1401/10/11 ب.ظ 11:33:30


لینک صفحه ی مطلب: https://tadanesh.ir/t?c=d3e0


هم گروهی ها
امشب حرم خدا حرم شد (ولادت) از مقدم یار محترم شد کعبه شده محو و مات و مدهوش دیوار ز هم گشوده آغوش هر قطعه سنگ، کوه طوری است هر نخله خشک، نخل نوری است در زمزمه های ...
بازوی کردگار، علی بود و بس، علی (علیه السلام)(مدح) سردار نامدار، علی بود و بس، علی (علیه السلام) فردی که گشت گرد نبی بین دشمنان با زخم بی شمار، علی بود و بس، علی (علیه ...
تا به پای شیر حق درِّ سخن سازم نثار (مدح) فکر و ذکرم سخت در زنجیر حیرت شد دچار گر نگویم وصف او را دل نمی گیرد قرار ور بگویم، گردم از ضعف کلامم شرمسار به که گویم آنچه ...
تو حیدری که خدا وانده حیدرت مولا!(مدح) بنداول تو حیدری که خدا وانده حیدرت مولا! سلام روح به جم مطهرت مولا! نوشته اند: یداله فوق ایدیهم به دست و بازوی سلام پرورت مولا! ...
(ترجمه قصیده حمیری) زهی که شد مرا در این روزگار(مدح) معلّم ولایت آموزگار که چامه ای ز سیّد حِمیَری به نظم فارسی دهم انتشار آنچه مضامین که مرا آمده هست از آن سید ...
فصل بهار آمد و صوت هزارها(مدح) آید بگوش جان زدل لاله زارها کی دوست سبز شو تو هم از نکهت بهار لبخند زن چو گل بسر شاخسارها سر سبز شو زفیض بهار و بپای خیز همچون نهال گل ...
کیستم من غرق بحر رحمتم(مدح) دوست دار اهل بیت عصمتم پیش از آن کاب و گلم را سختند با تولاّشان دلم را ساختند هر که هستم پاک یا آلوده ام سر به خاک عصمت سوده ام روز اول ...
مصطفی جانانِ کلِّ خلقت و جانش علی است(مدح) در حقیقت حق اگر حقّ است میزانش علی است دل اگر بیمار گردد از علی گیرد شفا نفس اگر آید به میدان مرد میدانش علی است هیچ می ...
پیام نور به لبهای پیک وحی خداست (غدیریه) بخوان سرود ولایت که عید اهل ولاست با شراب طهور از خم غدیر بزن خدا گواه ست که ساقی این شراب خداست خم از غدیر خم و می ، می ولای ...
ای مبارک آیه ی اکمال دین عیدت مبارک (غدیریه) ای غدیر ای عید کلّ مسلمین عیدت مبارک ای امین وحی، جبریل امین، عیدت مبارک آسمان چشم دلت روشن زمین، عیدت مبارک شیعه ی مولا ...