امیدواریم مطالب و محصولات ارزشمندی در اختیار شما عزیزان قرار داده باشیم.

search

چگونگي استفاده از روايات تفسيري


توضیحات کوتاه:

بعضي افراد تا روايتي در تفسير قرآن پيدا كنند، مي‌گويند »اين را امام يا پيامبر فرموده« و همان سخن را قطعي تلقي مي‌كنند. آقاي من چه كسي گفت هر روايتي كه در هر كتابي به ...


توضیحات:

بعضي افراد تا روايتي در تفسير قرآن پيدا كنند، مي‌گويند »اين را امام يا پيامبر فرموده« و همان سخن را قطعي تلقي مي‌كنند. آقاي من چه كسي گفت هر روايتي كه در هر كتابي به نام پيامبر و امام است واقعا از پيامبر و امام هست؟ بله اگر ما بدانيم كه پيامبر و امام درباره اين آيه اين مطلب را فرموده، بي‌شك بالاي چشم ماست اما به شرط آن‌كه اثبات شد اين روايات واقعاً گفته پيامبر يا امام است.
اگر روايات تفسيري، مسلّم باشد كه از پيامبر و امام است و قطعي الصدور باشد، بديهي است كه در فهم قرآن نقش تعيين‌كننده دارد. اما چه مقدار از اين روايات تفسيري را مي‌توانيم اثبات كنيم كه قطعاً از پيامبر و ائمه است؟ بي‌شك بسياري از اين روايات كه در تفسيرها آمده از نظر سند مخدوش است، تازه اگر از نظر سند مخدوش نباشد خبر واحد است و نمي‌تواند دليل قطعي باشد.
بنابراين در برخورد با روايات تفسيري موضع ما مشخص است. يعني موضعي كه مورد تأييد عموم علماي بزرگ نيز هست. وضع ما اين است كه اگر روايتي از نظر سند و از نظر دلالت قطعي باشد، اين روايت رديف و مطابق قرآن است. همان كتاب، سنت و عترت است. اما اگر روايت يا سندش مخدوش يا ظني باشد يعني قطعي نباشد يا دلالت عبارت قطعي نباشد، حق نداريم به آن‌ها نقش تعيين‌كننده در فهم قرآن بدهيم.
اين موضعي كه اعلام مي‌كنم موضعي قطعي است و اين موضع شخصي نيست. موضع عمومي محققين ماست و آن اين است كه هر روايت كه استنادش به پيامبر و امام عليهم السلام قطعي باشد و خود روايت از نظر عبارت، مبهم و تودرتو نباشد و معني روشني به‌دست دهد، در تفسير قرآن نقش قطعي و تعيين‌كننده دارد، ولي مادون آن هيچ‌گونه نقش تعيين‌كننده ندارد. مثل تاريخ است. چيزي در رديف همان مطالعه تاريخي است. اكثر روايات تفسيري استنادش قطعي نيست و بسياري از آن‌ها نيز از نظر معني چندان روشن نيستند.
در مورد رواياتي كه در تفسير علي‌بن ابراهيم و در تفسير منسوب به امام حسن عسگري آمده، بحث‌ها هست. حتي در مورد روايات تفسيري كه در كتاب كافي آمده بحث‌هايي وجود دارد. كدام عالم و فقيه است كه امروز با همه روايات كافي در فقه قطعي برخورد كند؟ مرحوم آيت‌الله بروجردي در تدريس فقه‌شان مكرر در مكرر روي روايات كافي بحث مي‌كردند. رواياتي را رد مي‌كردند و كنار مي‌زدند. در خود كافي روايات متضادي هست. ناچاريم تعدادي از آن‌ها را كنار بزنيم. بنابراين در فقه چنين است كه بايد در رويارويي و مواجهه با روايات سخت دقيق باشيم و به رواياتي كه اصطلاحاً »مو لاي درزش نمي‌رود« اهميت بيشتري دهيم.
ارزش روايات صحيح را با اهميت و اعتبار نابجائي كه به هر عبارت منسوب به پيامبر و ائمه طاهرين )سلام... عليهم اجمعين( داده مي‌شود عوضي نگيريم.
در همين كتاب‌هاي حديث مشاهده مي‌كنيم كه پيامبر)ص( در زمان خود مي‌فرمايد كه دروغگويان زيادي هستند كه از زبان من براي شما مطلب كذب نقل مي‌كنند، هر چيزي را از آن‌ها قبول نكنيد. هر چه از زبان من نقل كردند بر كتاب اللّه، عرضه كنيد. آن چيزي كه مطابق با قرآن باشد قابل قبول است و هر چه مخالف قرآن باشد قبول نكنيد. اين امر روشني است كه امروز و ديروز و اسلام و غيراسلام ندارد. قبل از اسلام و در همه اديان، مكاتب و در همه اجتماعات بوده، همه جا دروغ‌سازهايي كه خبر جعل مي‌كنند بوده‌اند. كتاب كافي و امثال آن مورد احترام ماست، ارزش هم دارد ولي كاملاً و دربست قطعي نيست. يعني كافي پابه‌پاي قرآن نيست. مرحوم ثقةالاسلام كليني از نظر ما عالمي جليل‌القدري است ولي آيا كافي پابه‌پاي قرآن است؟ نهج‌البلاغه هم پابه‌پاي قرآن نيست. كتاب‌هاي مرحوم صدوق هم پابه‌پاي قرآن نيست. خلاصه هيچكدام پابه‌پاي قرآن نيستند. اين‌ها كتاب‌هايي هستند كه بايد مورد بررسي قرار گيرند.
قرآن از آن جهت كه استنادش به پيامبر اكرم قطعي است، معيار اصلي ماست. حديث قطعي از پيامبر و ائمه عليهم‌السلام هم مثل عدل و پابه‌پاي قرآن است، البته به شرط آن‌كه قطعي باشد.
بنابراين استفاده از احاديث و روايات در فهم قرآن حرفه‌اي است بسيار ظريف و بسيار دقيق و يك كار كاملاً فني و تخصصي است. چرا؟ براي اين‌كه بخشي از اين احاديث جعلي است، احاديث غيرمعتبري وجود دارد كه انسان را به اشتباه مي‌افكند.
اين‌ها مطالبي است كه توانستم در اثناي اين سفر كه فرصت تنظيم و مراجعه به مطالب قبلي را ندارم در پاسخ جنابعالي بيان كنم.
بار ديگر تأكيد مي‌كنم، كساني كه به ظرايف مسائل اجتماعي و اخلاقي و مسائل عرفاني و معنوي انسان آشنا هستند طبعاً در رويارويي با قرآن كريم برداشت‌هايي زنده و ارزنده دارند. هرگز نبايد ارزش آن‌ها را ناديده گرفت اما به شرط اين‌كه به حد تفسير به رأي و به حد تحميل عقايد دلخواه به قرآن نرسد. روايات جالبي در تفسير قرآن هست كه بسيار مفيد است ولي به شرط اين‌كه نقش تذكر دهنده به آن‌ها بدهيم نه نقش تعيين‌كننده. نقش تعيين‌كننده را تنها به روايتي مي‌توانيم بدهيم كه استناد آن‌ها به پيامبر)ص( و امام)ع( قطعي باشد. قطعي مي‌گوييم نه مظنون و نه حتي خبر صحيح. خبري كه در اصطلاح علم‌الحديث به آن خبر صحيح مي‌گوييم و در فقه هم استناد به آن را تجويز مي‌كنيم كه اگر قطعي نباشد در تفسير قرآن نقش تعيين‌كننده ندارد. خبر صحيح به خبري مي‌گوييم كه راويان آن شيعه و عادل باشند. اين‌گونه خبر هميشه قطعيت ايجاد نمي‌كند، يقين ايجاد نمي‌كند، خبري غيريقيني است كه يك آدم مورد اعتماد گفته است. اين نوع خبر ممكن است در فقه حجت باشد ولي در تفسير حجت نيست. در تفسير فقط خبر يقيني، آن هم در حدود دلالت روشن و يقيني است كه مي‌تواند نقش تعيين‌كننده داشته باشد و روايات ديگر فقط نقش تذكردهنده دارند. اميدوارم كه با رعايت اين معيارها بتوانيم در استفاده از قرآن كه كتاب من اللّه است و نور است و هدي هست و مبين است در راه راست قرار گيريم. »يا اهل الكتاب... قد جائكُم مِنَ اللّهِ نورٌ و كتابٌ مبينٌ يهدي بِهِ اللّه مَنِ اتَبَعَ رضوانهُ سُبُلَ السلام«.(6) واقعاً اميدوارم كه همه ما بتوانيم به آن‌چه در آيات كريمه آمده اهتمام بورزيم. از جانب خدا، نور، روشني، چراغ فروزان، كتاب روشنگر و آشكاركننده نازل شده كه خداوند انسان‌هايي را كه دنبال رضاي او باشند نه دنبال هواهاي خويش، به وسيله اين كتاب به راه‌هاي سلام و سلامت، امن امان و سعادت، هدايت مي‌كند.
اميدوارم همه ما از قرآن، آن استفاده‌اي را بنماييم كه اين آيه كريمه خواسته است.


روش برداشت از قرآن/ سید محمد حسینی‌بهشتی/ تهران: روزنه، ۱۳۹۰

سایر اطلاعات:
کد مطلب: tdc
وضعیت مطلب: فعال
گروه اصلی: مذهبی     زیرگروه: قرآن

دفعات بازدید: 17    
محبوبیت: 3   (کمترین=0 و بیشترین=5)    تعداد شرکت کننده در نظر سنجی مجبوبیت: 
تاریخ ثبت: 1401/10/11 ب.ظ 5:07:30


لینک صفحه ی مطلب: https://tadanesh.ir/t?c=tdc


هم گروهی ها
مقصود از روش تفسیر روائی آن است که مفسر قرآن از سنت پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) (که شامل قول، فعل و تقریر آنها می‌شود) برای روشن کردن مفاد آیات و مقاصد آنها استفاده کند. سیر ...
در همين برداشت‌هاي زنده گاهي به انحراف‌هاي عجيب برخورد مي‌كنيم يك نمونه از اين انحراف‌هاي عجيب مربوط است به طلبه‌يي كه مراحل تحصيلي معمولي را تا پايان سطح(3) خوب ...
پرسش:شرایط مفسر قرآن چیست؟پاسخ:مفسر قرآن، همچون تخصص‌های دیگر، دارای شرایطی است، یعنی هر کسی نمی‌تواند به تفسیر قرآن اقدام بکند. همانطوری که هر کسی نمی‌تواند به ...
پرسش:منابع تفسیر قرآن چیست؟پاسخ:چهار منبع اصلی می‌توان برای تفسیر قرآن بر شمارد:اول: قرآن کریم: آیات محکم می‌تواند منبع تفسیر برای آیات متشابه باشد. به عبارت دیگر، ...
پرسش:از منابع تفسیر سه موردش ظاهراً همان منابعی بود که در فقه استفاده می‌شود. عقل و کتاب و سنت، آیا اجماع مفسرین، در تفسیر معتبر است؟پاسخ:در مورد اجماع در خود فقه هم ...
پرسش:آیا اقوال و نظرات صحابه و تابعین از منابع تفسیر قرآن به شمار می‌آید؟پاسخ:در مورد اقوال صحابه و تابعین، باید تفصیل قائل بشویم:1. گاهی یکی از صحابه پیامبر اکرم صلی ...
پرسش:منابع تفسیر قرآن عبارتند از: آیات قرآن، سنت پیامبر و اهلبیت و عقل، آیا برای حجیت اینها در تفسیر قرآن دلیلی از خود قرآن و روایات وجود دارد؟پاسخ:1. قرآن کریم:در ...
پرسش:تفسیر به رأی با تفسیر عقلی و تفسیر اجتهادی چه تفاوتی دارد؟پاسخ:در پاسخ به این پرسش ما تفسیر عقلی را با یک مثال معرفی می‌کنیم تا تفاوت آن با تفسیر به رأی روشن شود: ...
پرسش:تفاوت تفسیر به رأی با تدبر و تعقل در قرآن چیست؟چون در آیات فراوانی از قرآن به تدبر و تعقل توصیه شده «أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ» از طرفی نیز تدبر کردن در ...