امیدواریم مطالب و محصولات ارزشمندی در اختیار شما عزیزان قرار داده باشیم.

search

معجزه و تفاوت آن با سحر و جادو


توضیحات کوتاه:

بسیاری می پرسند اگر ساحران می توانند، اعمال خارق العاده ای شبیه معجزه انجام دهند، چگونه می توان میان کارهای آنها و اعجاز، تفاوت گذاشت؟ و چگونه سحر با معجزه پهلو ...


توضیحات:

بسیاری می پرسند اگر ساحران می توانند، اعمال خارق العاده ای شبیه معجزه انجام دهند، چگونه می توان میان کارهای آنها و اعجاز، تفاوت گذاشت؟ و چگونه سحر با معجزه پهلو نزند. دل خوش دار! پاسخ این سؤال با توجه به یک نکته، روشن می شود و آن اینکه: کار ساحر متکی به نیروی محدود انسانی است، و معجزه از قدرت بی پایان و لایزال الهی سرچشمه می گیرد.
به همین جهت هر ساحری کارهای محدودی می تواند انجام دهد، و اگر ماورای آن را بخواهند عاجز می ماند، او تنها کارهایی را می تواند انجام دهد که قبلا روی آن تمرین داشته و بر آن مسلط است و از پیچ و خم آن آگاه، ولی در غیر آن به کلی عاجز و ناتوان خواهد بود، در حالی که پیامبران چون از قدرت لایزال خدا کمک می گرفتند، قادر به انجام هر گونه خارق عادتی بودند، در زمین و آسمان و از هر نوع و هر قبیل. ساحر، هرگز نمی تواند خارق عادت را طبق پیشنهاد مردم انجام دهد، مگر اینکه تصادفا با کار او تطبیق کند (هر چند گاهی دوستان ناشناخته خود را تعلیم می دهند که از وسط جمعیت برخیزند و پیشنهادهایی که قبلا تعیین شده به صورت ابتدایی مطرح کنند).
ولی پیامبران بارها و بارها معجزات مهمی را که مردم حق طلب، به عنوان سند نبوت می خواستند انجام می دادند، همانگونه که در همین سرگذشت موسی نیز مشاهده خواهیم کرد. از این گذشته، سحر چون یک کار انحرافی است و یکنوع خدعه و نیرنگ است طبعا روحیاتی هماهنگ آن می خواهد، و ساحران بدون استثناء افرادی متقلب و خدعه گرند که از مطالعه و بررسی روحیات و اعمالشان خیلی زود می توان آنها را شناخت، در حالی که اخلاص و پاکی و درستی انبیاء، سندی است که با اعجاز آنها آمیخته و اثر آن را مضاعف می کند.
و شاید روی این جهات است که آیات قرآن می گوید: «و لا یفلح الساحر حیث اتی»؛ «ساحر هر کجا باشد و در هر شرایط و هر زمان رستگار نمی شود» (طه/ 69) و به قول معروف به زودی پته اش روی آب خواهد افتاد، چرا که نیرویش محدود است و افکار و صفاتش انحرافی. این موضوع، مخصوص ساحرانی نیست که به مبارزه با انبیاء برخاستند بلکه درباره ساحران به طور کلی صادق است که آنها زود شناخته می شوند و به پیروزی نمی رسند.
بنابر این گاهی حتی افراد غیر مؤمن بر اثر ریاضت های پرمشقت و مبارزه با نفس، توانایی بر پاره ای از خارق عادات پیدا می کنند ولی تفاوت آن با معجزات این است کار آنها چون متکی به قدرت محدود بشری است همیشه محدود است، در حالی که معجزات متکی بر قدرت بی پایان خدا است و قدرت او همچون سایر صفاتش نامحدود می باشد. به همین دلیل می بینیم عفریت توانایی خود را محدود می کند بر آوردن تخت ملکه سبا در مدت توقف سلیمان در مجلس داوری و بررسی امور کشور، در حالی که آصف بن برخیا هیچ حدی برای آن قائل نمی شود و محدود ساختن به یک چشم بر هم زدن در حقیقت اشاره به کمترین زمان ممکن است، و مسلم است که سلیمان از چنین کاری که معرفی یک فرد صالح است حمایت می کند، نه از کار عفریتی که ممکن است کوته نظران را به اشتباه بیفکند و آن را دلیل بر پاکی او بگیرند. بدیهی است که هر کس کار مهمی در جامعه انجام دهد و مورد قبول واقع شود خط فکری و اعتقادی خود را در لابلای آن تبلیغ کرده است و نباید در حکومت الهی سلیمان، ابتکار عمل به دست عفریت ها بیفتد، بلکه باید آنها که علمی از کتاب الهی دارند بر افکار و عواطف مردم حاکم گردند.
خداوند در داستان حضرت موسی (ع) می گوید: «ثم بعثنا من بعدهم موسی و هرون إلی فرعون و ملایه بئایتنا فاستکبروا و کانوا قوما مجرمین* فلما جاءهم الحق من عندنا قالوا إن هذا لسحر مبین* قال موسی أتقولون للحق لما جاءکم أسحر هذا و لایفلح السحرون»؛ «بعد از آنها موسی و هارون را با آیات خود به سوی فرعون و اطرافیانش فرستادیم، اما آنها تکبر کردند (و زیر بار حق نرفتند چرا که) آنها گروهی مجرم بودند و هنگامی که حق از نزد ما به سراغ آنها آمد گفتند این سحر آشکاری است! (اما) موسی گفت آیا حق را که به سوی شما آمده سحر می شمرید؟ این سحر است؟ در حالی که ساحران رستگار (و پیروز) نمی شوند؟» (یونس/ 75-77)
در نخستین آیه می گوید: سپس بعد از رسولان پیشین، موسی و هارون را به سوی فرعون و ملا او همراه با آیات و معجزات فرستادیم. ملا به اشراف پر زرق و برق گفته می شود که ظاهرشان چشم پر کن و حضورشان در اجتماع در همه جا دیده می شود و معمولا در آیاتی از قبیل آیات مورد بحث به معنی دار و دسته و اطرافیان و مشاوران می آید و اگر می بینیم تنها سخن از بعثت موسی به سوی فرعون و ملا به میان آمده در حالی که موسی مبعوث به همه فرعونیان و بنی اسرائیل بود، به خاطر آن است که نبض جامعه ها در دست هیئت های حاکمه و دار و دسته آنها است، بنابراین هر برنامه اصلاحی و انقلابی اول باید آنها را هدف گیری کند.
چنان که آیه 12 سوره توبه نیز می گوید: «فقاتلوا ائمه الکفر»؛ «با سردمداران کفر پیکار کنید.» اما فرعون و فرعونیان از پذیرش دعوت موسی و هارون سرباز زدند و از اینکه در برابر حق سر تسلیم فرود آورند، تکبر ورزیدند (فاستکبروا). آنها به خاطر کبر و خود برتر بینی و نداشتن روح تواضع، واقعیت های روشن را در دعوت موسی نادیده گرفتند و به همین دلیل این قوم مجرم و گنهکار همچنان به جرم و گناهشان ادامه دادند (و کانوا قوما مجرمین).
آیات بعد، از مبارزات چند مرحله ای فرعونیان با موسی و برادرش هارون سخن می گوید که مرحله نخستین آن انکار و تکذیب و افترا و متهم ساختن آنان به سوء نیت و به هم ریختن سنت نیاکان و اخلال در نظام اجتماعی بوده است، چنانکه قرآن می گوید: هنگامی که حق از نزد ما به سوی آنها آمد (با اینکه آنرا از چهره اش شناختند) گفتند این سحر آشکاری است! (فلما جائهم الحق من عندنا قالوا ان هذا لسحر مبین). جاذبه و کشش فوق العاده دعوت موسی از یک طرف و معجزات چشمگیرش از طرف دیگر، و نفوذ روز افزون و خیره کننده اش از طرف سوم، سبب شد که فرعونیان به فکر چاره بیفتند و وصله ای بهتر از این پیدا نکردند که او را ساحر و عملش را سحر بخوانند و این تهمت چیزی است که در سرتاسر تاریخ انبیاء مخصوصا پیامبر اسلام (ص) دیده می شود. اما موسی (ع) در مقام دفاع از خویش بر آمد، با بیان دو دلیل پرده ها را کنار زده و دروغ و تهمت آنها را آشکار ساخت.
نخست به آنها گفت آیا شما نسبت سحر به حق می دهید؟ آیا این سحر است و هیچ شباهتی با سحر دارد. یعنی درست است که سحر و معجزه هر دو نفوذ دارند این حق و باطل هر دو ممکن است مردم را تحت تاثیر قرار دهند ولی چهره سحر که امر باطلی است با چهره معجزه که حق است کاملا از هم متمایز می باشد، نفوذ پیامبران با نفوذ ساحران قابل مقایسه نیست، اعمال ساحران کارهایی بی هدف، محدود و کم ارزش است، ولی معجزات پیامبران هدف های روشن اصلاحی و انقلابی و تربیتی دارد و در شکلی گسترده و نا محدود، عرضه می شود. به علاوه ساحران هرگز رستگار نمی شوند (و لا یفلح الساحرون).
این تعبیر در واقع دلیل دیگری بر تمایز کار انبیاء از سحر است، در دلیل سابق از تفاوت سحر و معجزه و چهره و هدف این دو، جدائیشان از یکدیگر اثبات شده، اما در اینجا از تفاوت حالات و صفات آورندگان سحر و آورندگان معجزه برای اثبات مطلب استمداد می شود. ساحران به حکم کار و فنشان که جنبه انحرافی و اغفال گرانه دارد، افرادی سودجو، منحرف، اغفالگر و متقلبند که آنها را از خلال اعمالشان می توان شناخت، اما پیامبران مردانی حق طلب، دلسوز، پاکدل، باهدف و پارسا و بی اعتنا به امور مادی هستند. ساحران هرگز روی رستگاری را نمی بینند و جز برای پول و ثروت و مقام و منافع شخصی کار نمی کنند، در حالی که هدف انبیاء هدایت و منافع خلق خدا و اصلاح جامعه انسانی در تمام جنبه های معنوی و مادی است.

منابع
ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه جلد 8 صفحه 357-360 و جلد 13 صفحه 243 و جلد 15- صفحه 472

سایر اطلاعات:
کد مطلب: f1889
وضعیت مطلب: فعال
گروه اصلی: آموزشی     زیرگروه: عمومی

دفعات بازدید: 4    
محبوبیت: 4   (کمترین=0 و بیشترین=5)    تعداد شرکت کننده در نظر سنجی مجبوبیت: 
تاریخ ثبت: 1401/10/13 ب.ظ 7:38:00


لینک صفحه ی مطلب: https://tadanesh.ir/t?c=f1889


هم گروهی ها
پیامبر اکرم (ص) در باب قرآن فرمود: «القرآن یجری کما یجری الشمس و القمر؛ قرآن جریان دارد همانطور که خورشید و ماه جریان دارند». یعنی همانگونه که ماه و خورشید در یک جا ...
مراد از امامت، پیشوایی دین و دنیای مردم است و شخص پیشوا، امام نامیده می شود. شیعه معتقد است که پس از درگذشت پیامبر، (باید) از جانب خدای متعال، امامی برای مردم تعیین ...
باور به معاد ریشه واقع بینی دین آسمانی بیان می کند: انسان طبیعی «بی آلایش خرافات و هوس بازی ها» به شعور فطری خود، معاد را اثبات می کند و در نتیجه خودش را دارای یک حیات ...
از روزی که نوع بشر در این کره نمودار شده و در حالت دسته جمعی زیسته، هم در پیدایش طبیعی و هم در برپاداشتن زندگی اجتماعی خود نیازمند جنس زن بوده و هرگز مرد در حیات و بقای ...
قبل از آنکه خورشید اسلام از افق نیلگون این جهان سرزند و با فروغ درخشان خود جهان و جهانیان را روشنایی دهد، دنیا به دو دسته متمایز تقسیم شده بود: زن در جوامع متمدن قبل ...
با توجه به آیات و روایات و سیره معصومین (ع) به دست می آید که حسن خلق از نظر آیین مقدس اسلام ارزش ذاتی دارد، چه در برخورد با مؤمن باشد و چه در برخورد با کافر. حتی در مورد ...
اگوست کنت از جمله کسانی است که گفته اند مذهب مولود جهل است. البته نظر اگوست کنت به همان مسئله تعلیل حوادث است، یعنی می خواهد بگوید بشر بالطبع اصل علیت را پذیرفته است ...
از این نظر که مسلمان دوست می دارد با مردم معاشرت کند و با آنان آمیزش داشته باشد به نظافت بدن و لباسش می رسد زیرا لباس نظیف غم و اندوه را از بین میبرد. طهارت برای نماز ...
آفات زندگی زناشویی و علل و عوامل اختلافات خانواده و اهمیت نظام خانواده و جایگاه ویژه ای که اسلام برای آن قایل است و تلاش و کوششی که این مکتب الهی برای تقویت و تحکیم هر ...
اعتقاد ما بر این است که نتیجه تعدیل قوای انسانی تنظیم امور در نظام اجتماعی است؛ یعنی تا انسان قدرت نیابد که در میان قوای درونی خود تعادلی ایجاد کند برای وی اقامه عدل ...